پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی بازگشایی شد


به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روابط عمومی بنیاد سعدی، در آستانه سفر رئیس جمهور به تاجیکستان و در راستای گسترش روابط فرهنگی میان دو کشور آئین بازگشایی پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی با حضور سید رضا صالحی امیری؛ وزیر فرهنگ، صنایع دستی و گردشگری،و ستارگان امان زاده؛ وزیر فرهنگ تاجیکستان برگزار شد.

در این مراسم که با حضور علیرضا حقیقیان؛ سفیر جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، صمد حسن زاده؛ رئیس اتاق بازرگانی ایران،  محمدعلی کیانی؛ معاون بنیاد سعدی و حسینعلی رحیمی؛ رئیس پژوهشگاه و نماینده بنیاد سعدی و جمعی از نخبگان علمی و فرهنگی دوکشور برگزار شد، سید رضا صالحی امیری گفت: امروز روز مبارکی برای دو ملت ایران و تاجیکستان است. زبان شیرین فارسی، یکی از عناصر اصلی تداوم هویت فرهنگی دو ملت است و فردوسی محور این زبان شیرین است.

او افزود: در دنیای امروز همه جنگ‌ها و مناقشات و خشونت‌ها و مداخلات دولت‌ها در جهان هزینه‌های سنگینی به ملت‌ها تحمیل کرده است ولی چیزی که مانا و ماندگار شد، ملت تاجیکستان و ایران و زبان فارسی است.

او ادامه داد: زبان مولانا زبان عرفان و اخلاق است، که زبان فارسی است. زبان فارسی، زبان رمزها و رازها است و شعر فارسی، پرمغز و محتواست. تنها چیزی که با حمله مغول مغلوب نشد، فرهنگ و زبان فارسی بود. آنچه برای ما از تاریخ ما به یادگار ماند، فردوسی و شاهنامه و سعدی و حافظ و مشاهیر بزرگ دو کشور است.

صالحی امیری اظهار کرد: اعتقاد دارم بازگشایی پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی می‌تواند سرفصل جدیدی در توسعه روابط ایران و تاجیکستان باشد. اولین طرح‌هایی  که در پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی تعریف می‌شود، طرح پژوهش بر روی ریشه‌های زبانی دو کشور خواهد بود و ریشه‌های گویش‌های تاجیکی و فارسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

درادامه وزیر فرهنگ تاجیکستان ضمن ابراز خرسندی از حضور مقامات ایرانی در این مراسم اظهار کرد: افتتاح دوباره این پژوهشگاه با حضور اهالی علم و فرهنگ دو کشور زبان دوست ایران و تاجیکستان را به فال نیک می گیریم و این پیام تازه ای را برای گسترش همکاری های علمی دو جانبه به همراه دارد.

لازم به ذکر است که  پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی پس از سال ها تعطیلی به همت سفارت ایران و با همکاری بنیاد سعدی دوباره احیا و بازگشایی شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

محفل شعر و ادب تاجیکستان و ایران برگزار شد


به گزارش خبرگزاری تسنیم، در این مراسم که در کتابخانه ملی تاجیکستان برگزار شد، سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ایران، ستارگان امان زاده وزیر فرهنگ تاجیکستان، سفیر ایران و جمعی از مسئولان فرهنگی دو کشور نیز حضور داشتند و بر اشتراکات تاریخی و تمدنی دو ملت و لزوم ارتقاء سطح همکاری‌ طرفین در حوزه فرهنگ و ادبیات تأکید کردند. 

همچنین در بخشی از مراسم، شاعران ایرانی و تاجیک به خواندن آثاری از خود پرداختند که با تشویق و استقبال حاضران در مراسم مواجه شد. 

در این مراسم همچنین قطعاتی از موسیقی تاجیکستانی اجرا شد.

از شاعران ایرانی حاضر در این مراسم می‌توان به  شهدخت زارع گلستانی، لیلا مهین حسین‌نیا، افشین علا، محمود رضا اکرامی‌فر، سعید بیابانکی و حامد عسگری اشاره کرد. 

از شاعران معاصر تاجیکستان نیز شاعران برجسته‌ای همچون  گلرخسار صفی آوا و دیگر شاعران تاجیکی به شعرخوانی پرداختند.

عکس‌ها و ویدئوها را در ادامه ببینید:

 

.

 

 

.

 

 

.

 

شعر , کشور تاجیکستان , سفیر جمهوری اسلامی ایران , رئیس جمهور , کتابخانه ملی ,

شعر , کشور تاجیکستان , سفیر جمهوری اسلامی ایران , رئیس جمهور , کتابخانه ملی ,

شعر , کشور تاجیکستان , سفیر جمهوری اسلامی ایران , رئیس جمهور , کتابخانه ملی ,

شعر , کشور تاجیکستان , سفیر جمهوری اسلامی ایران , رئیس جمهور , کتابخانه ملی ,

شعر , کشور تاجیکستان , سفیر جمهوری اسلامی ایران , رئیس جمهور , کتابخانه ملی ,

 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

قاتل نویسندگان ایرانی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازار نشر کودک و نوجوان ایران با وجود همه ناملایماتی که در این سال‌ها تجربه کرده، همچنان سکوی پرتاب نشر ایران در بازارهای منطقه‌ای و جهانی است. با این حال، بازار نشر کودک و نوجوان در این سال‌ها به جای اینکه بر توان و ظرفیت داخلی و بومی خود تکیه زده باشد، برای خروج از بحران‌های اقتصادی، دست به دامان آثار ترجمه شده است.

روند رو به رشد و از آن مهمتر بی‌قاعده نشر در این سال‌ها صدای فعالان عرصه نشر و فرهنگ کودک و نوجوان را درآورده و بارها نسبت به تأثیرات منفی آن بر بازیگران بازار، از ناشر گرفته تا نویسنده و مخاطب، هشدار داده‌اند. آمارهای نشر در سال‌های گذشته حکایت از روند تصاعدی انتشار این دست از آثار را دارد؛ کتاب‌هایی که در بازارهای خارجی معرفی و منتشر شده‌اند و به نوعی مسیر تبلیغ را طی کرده‌اند و از سوی دیگر، به دلیل داشتن تصویر، چاپ آنها برای ناشر مقرون به صرفه‌تر از آثار بومی است.

براساس آمار منتشر شده در آذرماه سال جاری، در حوزه کودک و نوجوان هزار و 35 عنوان تالیفی و 576 عنوان ترجمه منتشر شده است. برخی از فعالان این بازار، نبود سیاست مشخص در قبال انتشار آثار ترجمه را نتیجه وضعیت فعلی می‌دانند.

 

کارتخوان‌ها، سیاست‌گذاران بازار کتاب کودک

 

علیرضا سبحانی‌نسب، مدیر نشر جمال، در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به شرایط بازار کتاب کودک، آن را بدون نقشه راه توصیف کرد و گفت: در فضای کتاب کودک چندین نابسامانی وجود دارد، یکی اینکه از نظر برنامه‌ریزی هیچ مهندسی برای تولید محتوا به صورت کلان در این بازار وجود ندارد؛ یعنی نقشه راه وجود ندارد که ما براساس آن به این نتیجه برسیم که جامعه ما چه نیازی دارد و حاکمیت قرار است برای کدامیک از این نیازها هدایت، نظارت و حمایت داشته باشد.

او انتشار آثار غیرمناسب برای کودکان و نوجوانان را نتیجه نداشتن همین برنامه راه دانست و «عدم بازدارندگی» را دومین مشکل بازار کتاب کودک و نوجوان معرفی کرد و افزود: چون چنین نقشه راهی نداریم، سیاست بازدارنگی برای آثار مخرب هم نداریم؛ لذا در میان کتاب‌هایی که به صورت ترجمه برای کودک و نوجوان چاپ می‌شوند- متاسفانه همه آنها مجوز ارشاد را هم دارند- کتاب‌های بسیاری داریم که ضد اخلاق و ضد فرهنگ عمومی جامعه‌اند.

این فعال صنعت نشر اضافه کرد: در نتیجه فقدان دو امر نبود نقشه راه و عدم بازدارندگی، مراکز پخش نیز چندان به حوزه نشر کودک و نوجوان ورود نمی‌کنند و این بازار از بی‌توجهی به مسئله توزیع رنج می‌برد. ما حتی مرکز پخش تخصصی کتاب کودک و نوجوان نداریم؛ این در حالی است که ارشاد باید از بخش خصوصی حمایت می‌کرد و مجموعه‌ای برای این امر به وجود می‌آورد؛ مرکزی یا مجموعه‌ای که در آن 20 یا 30 هزار کتاب کودک نگهداری و عرضه می‌شود و کتابفروشی‌ها یقین کنند که می‌توانند از این مجموعه انتخاب‌های خوبی داشته باشند.

براساس آمار نشر، میانگین قیمت کتاب کودک و نوجوان در آذرماه سال جاری به 91 هزار تومان رسیده که حکایت از 21 درصد رشد دارد. این افزایش قیمت بر میزان خرید خانواده‌ها تأثیر منفی گذاشته است. سبحانی‌نسب با تأکید بر اینکه در چنین شرایطی اولین چیزی که حذف می‌شود، کتاب کودک است؛ گفت: کتاب زودتر از چیپس و پفک از سبد خانواده‌ها حذف می‌شود؛ علی‌رغم اینکه این اقلام برای جسم فرزندانمان مضر هستند.

او بازار کتاب کوددک را «شکننده» توصیف و اضافه کرد: در چنین شرایطی گاه ناشری با یک اقدام از نظر اقتصادی برد می‌کند و ناشری یا نویسنده‌ای مجبور است در سکوتی عمیق فرو رود. با توجه به این شرایط است که کمتر ناشری حاضر است در حوزه کودک و نوجوان سرمایه‌گذاری کند. به عنوان نمونه به افزایش قیمت تصویرگری‌ها از ابتدای سال تاکنون نگاه کنید. در چنین شرایطی تصویرگران عمدتاً برای ناشران خارجی کار می‌کنند، جذب بازار خارج می‌شوند و ناشر هم مجبور است به سمت چاپ آثار ترجمه حرکت کند.

او با بیان اینکه نابسامانی بازار ترجمه دو پیامد منفی برای نشر کشور به همراه داشته است، گفت: ورود ترجمه‌های ضعیف که منجر به تغییر ذائقه‌ها شده از یک سو، عدم توانایی ناشر بومی‌کار در بازار رقابت با کتاب‌های خارجی از سوی دیگر از پیامدهای افزایش کتاب‌های ترجمه در سال‌های اخیر بوده است.

 او با بیان اینکه «ناشرانی که ترجمه می‌کنند، به سرعت از نظر اقتصادی رشد می‌کنند»، یادآور شد: می‌توانیم بگوییم که ترجمه امروزه قاتل نویسندگان و ناشران بومی‌کار شده است. ما در این سال‌ها سوگواری‌های زیادی برای نویسندگان داشته‌ایم. نه اینکه از دنیا رفته باشند، آنهایی که دیگر نمی‌نویسند و کسی هم سراغشان را نمی‌گیرد. نویسندگانی که روزگاری بهترین کتاب‌ها را می‌نوشتند اما امروز متروک شده و به خاطر وضعیت پیش آمده دست از کار کشیده‌اند.

سبحانی‌نسب با تأکید بر اینکه «خطرات جدی صنعت نشر کودک و نوجوان ما را تهدید می‌کند که باید برای آن چاره‌ای اندیشید»، اضافه کرد: نشر کودک و نوجوان در چنین شرایطی به کار خود ادامه می‌دهد و آمار نیز نشان می‌دهد که ایستا نیست و با همه سختی‌ها، پویاست، اما مانند هر بخشی، ضایعاتی هم دارد.   

او با اشاره به تغییر مدیریت‌های پی در پی در میان مسئولان، این امر را به ضرر اهالی فرهنگ دانست و بر سیاستگذاری در حوزه نشر تأکید کرد. این فعال عرصه نشر با بیان اینکه «آنقدر کوته‌بینی‌ها زیاد است که ابایی ندارم که بگویم در این زمینه دارد خیانت صورت می‌گیرد و جریان نفوذ دیده می‌شود»، یادآور شد: امیدواریم با چاره‌اندیشی در این زمینه و به مدد الهی مشکلات عرصه نشر کودک و نوجوان نیز کمرنگ‌تر شود.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شعر فارسی در کشور افغانستان در معرض تهدید نابودی است


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ جلسه هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر با حضور محسن جوادی؛ سرپرست معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابراهیم حیدری؛ مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران، حامد محقق؛ معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران، فریبا یوسفی دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر و اعضای هیات علمی این جشنواره برگزار شد. 

حامد محقق در این جلسه گفت: در حال برگزاری جشنواره‌ای  هستیم که به نوعی اختتامیه‌اش، آغاز دوره بعدی است. معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران، دبیرخانه دائمی جشنواره شعر فجر است و همه فعالیت‌های شعری این معاونت در طول سال همان روند دبیرخانه جشنواره تلقی می‌شود. به همین تناسب دبیرخانه فعالیت‌های خود را با برگزاری دوره‌های آموزشی، حضور شاعران در استان‌های مختلف، برگزاری شب شعرها و… به صورت مستمر ادامه می‌دهد. 

وی افزود: در این دوره از 709 ناشر، کتاب به دبیرخانه جشنواره شعر فجر رسید که در مجموع 2 هزار و 176 اثر را شامل می‌شود. دبیرخانه نیز به صورت مجزا، از مهرماه جمع آوری آثار را از مخزن خانه کتاب و ادبیات ایران شروع کرد. علاوه بر دسترسی به مخزن کتاب‌های خانه کتاب و ادبیات ایران، طی فراخوانی از 5 آذر تا 10 دی نیز پذیرای آثار ناشران در حوزه شعر بودیم.

محقق درباره تفکیک‌بندی نهایی آثار رسیده به دبیرخانه این جشنواره گفت: در حوزه شعر کلاسیک هزار و 35 اثر، در حوزه  شعر نو 855 اثر، در حوزه درباره شعر 210 اثر و در حوزه شعر محاوره 76 اثر جمع آوری شد که جمع آن به 2 هزار و 176 اثر رسید.

تعداد آثار نسبت به سال گذشته 53 عنوان کاهش داشته است. در حوزه شعر محاوره و کلاسیک شاهد افزایش تولید اثر بودیم و در حوزه شعر نو و درباره شعر با آمار کاهشی روبه‌رو بودیم که علت‌ آن بعد از رویداد قابل بررسی و پژوهش است. در این دوره 47درصد آثار به شعر کلاسیک تعلق دارد، 39 درصد شعر نو و 3 درصد شعر محاوره است.

هیات علمی نوزدهمین جشنواره شعر فجر، جمعی متشکل از همه ایران است

ابراهیم حیدری؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران نیز در این نشست با تاکید بر اینکه شاهد زحمات شبانه‌روزی دبیرخانه جشنواره بین‌المللی شعر فجر بوده است، گفت: استقبال خوبی از این دوره جشنواره شده است و در این مدت هم دبیرخانه گفت‌وگوهای خوبی با بخش‌های مختلف داشته است. با مشورت‌های مختلفی که انجام شد، سعی کردیم اعضای هیات‌ علمی این جشنواره که از برجستگان شعر معاصر و از سراسر کشور هستند، از نظر اقلیمی، فکری، قشری و جنسیتی متنوع باشند و در نهایت خود این جمع یک ایران است. این انتظار از دولت می‌رفت که چنین جمعی را که یک ایران کوچک است، گرد آورد تا برآیند آن انتخاب و برگزیدن بهترین آثار شود.

حیدری اضافه کرد: این جشنواره کار خود را خیلی پیش‌تر آغاز کرده است و با طی کردن سلسه مراتب‌های مختلف از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران رسیده است و در ادوار مختلف برنامه‌های متنوع و گسترده‌ای را در استان‌ها و شهرستان‌های مختلف برگزار کرده است و بعد به سطح بین‌المللی رسید و در این بخش یا شعرا و ادبای دیگر کشورها به ایران می‌آمدند و یا شعرای ایران در دیگر کشورها حضور پیدا می‌کردند. ما با همان نگاه سعی کردیم در این دوره  هم همان نشست‌ها را داشته باشیم و هم مسئله آموزش را جدی بگیریم.

وی همچنین با اشاره به این نکته که باید مسئله آموزش را برای همه اقشار و نواحی جدی گرفت، گفت: امیدواریم که در این دوره یک ماهه، بتوانیم فضای شعر پویایی را با کمک رسانه‌ها ایجاد کنیم، فضایی که محفل‌های فرهنگی سراسر کشور تحت تاثیر قرار دهد. در پایان این دوره، حتما روند برگزاری این جشنواره را به نقد و بررسی خواهیم نشست تا با آسیب‌شناسی از نقاط ضعف و ابقای نقاط قوت به باز تعریف دیگری برسیم و این برنامه را در سال‌های آتی با رویکرد جدیدی برگزار کنیم.

شعر هویت تمدن ایرانی است

محسن جوادی نیز در این نشست گفت: جشنواره بین‌المللی شعر فجر به عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی کشور، در حوزه کاری ماست، چرا که شعر هویت تمدن ایرانی است و هیچ جا مثل ایران شعر با این تنوع و نقش‌بندی و ماندگاری در خانه‌های مردم حضور ندارد. نشان این امر همان کتاب حافظ و سعدی است که در هر خانه ایرانی یافت می‌شود. 

وی افزود: شعر در فرهنگ ایرانی فارغ از اینکه منتقل‌کننده مضمون هدایت‌گری باشد، در کاستن آلام و آرامش‌بخشی و رشد معنوی مردم بسیار موثر است و به همین دلیل نباید از جنبه زیباشناسانه شعر غافل بود. شعر می‌تواند علقه‌های وطنی را حفظ کند و برای کسانی که مهاجرت کرده‌اند، علقه‌ها را احیا کند. به همین دلیل خانه کتاب و ادبیات ایران وظیفه سختی را بر عهده دارد و البته که باید بخش ادبیات را جدی‌تر بگیرد.

جوادی ادامه داد: خوشحالیم که در این دوره از جشنواره بزرگان و پیشکسوتان خوب و شناخته‌شده‌ای را در کنار خود داریم، همچنین تشکر دارم از خانم فریبا یوسفی که  دبیری این رویداد را قبول زحمت کردند. 

سرپرست معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه این برنامه به دلیل اتفاقات و تغییرات، با اختلال در زمان‌بندی شروع شد، عنوان کرد: البته بسیاری از مقدمات این برنامه خیلی پیش‌تر آغاز شده بود و با وجود همت و اشتیاقی که در برگزارکنندگان این دوره می‌بینم، چشم‌مان به آینده روشن است و مطمئنم رویداد پیش‌رو در راه اندازی یک جریان ادبی و ترویج شعر موثر خواهد بود. 

وی در پایان گفت: به نظر می‌توان درباره مکان برگزاری جشنواره ایده‌های نویی داشت، بنده از مکانی غیر از تهران، در جهت عدالت فرهنگی استقبال می‌کنم همچنین از پیشنهادات و طرح‌های مستند و علمی ارائه شده، استقبال و مقدمات اجرایی را فراهم خواهیم کرد. 

فریبا یوسفی نیز در این نشست با تشکر از اعتماد مسئولان در انتخاب او به دبیری این رویداد فرهنگی بزرگ گفت: از این اعتماد به من که کوچکترین عضو در حوزه شعر هستم، سپاسگزارم و امیدوارم بزرگترین رویداد شعر در کشور را به سلامت به مقصد برسانیم تا یکی از بهترین جشنواره‌های شعر فجر را شاهد باشیم. 

وی افزود: از روز اول به دنبال این بودم که چگونه می‌توان خدمت شایسته‌ای به شعر داشت، خدمتی که  رضایت خداوند هم در آن مشهود باشد. این میان به قول‌ها و پیمان‌ها خوش‌بین هستم و امیدوارم در بخش‌های اصلی و جنبی اتفاق متفاوتی رقم بخورد و به سمتی حرکت کنیم که کار بهتر مورد انتظار، برآورده شود.

دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر ادامه داد: با اینکه زمان کمی در اختیار داریم اما من قائل به این هستم که همیشه در زمان بندی‌های بسته و محدود اتفاقات بهتری رقم می‌خورد.

جشنواره با تعدد مرجع داوری، اعتماد ساز و جریان ساز خواهد شد

زکریا اخلاقی در این نشست با اشاره به اهمیت جشنواره بین‌المللی شعر فجر گفت: آثار زیادی در این رویداد مورد داوری قرار می‌گیرند و این مسئله مسئولیت ما را در حسن انجام کار سخت می‌کند. انتخاب یک کتاب از بین دو هزار کتاب و کنار گذاشتن این حجم از کتاب‌ها و آثار سخت است.

وی در ادامه با اشاره به جشنواره فیلم فجر که در هر بخش چندین برگزیده دارد، عنوان کرد: ما نیز همچون دیگر جشنواره‌های ملی، باید تعداد برگزیده بیشتری داشته باشیم و این رویکرد به رونق جشنواره و ایجاد ذوق‌ در شاعران کمک می‌کند. اثر برگزیده جشنواره می‌تواند همان کتاب سال نباشد و در آن بخش می‌توانیم برگزیده و جایزه دیگری داشته باشیم. 

اسماعیل امینی نیز در این نشست گفت: این جشنواره همچون هر سال برگزار می‌شود و می‌گذرد، اما باید توجه کرد که سالیان بعد انتخاب ما داوری خواهد شد و این کارنامه از ما در تاریخ به جا می‌ماند.

وی با تاکید بر اینکه اشعار تثبیت شده و چاپ شده را در داوری بیاوریم، ادامه داد: جشنواره بین‌المللی شعر فجر، یک رویداد ملی است نه جشنواره‌ای برای حکومت! و حاکمیت تنها مجری و متولی برگزاری این رویداد است. 

امینی با اشاره به این نکته که جشنواره شعر فجر برگرفته از فرهنگ مردم است، گفت: معتقدم که این جشنواره باید چندین مرجع داوری داشته باشد. مثلا انتخاب برگزیده از منظر اساتید ادبیات دانشگاهی، منتقدان برجسته ادبی، ناشران و… به این صورت اگر جشنواره چندین مرجع داوری داشته باشد برای مخاطبان اعتماد ساز و جریان‌ساز خواهد شد و موضوع ملی بودن آن تجلی بیشتری پیدا خواهد کرد و فعالان حوزه ادبیات، احساس تعلق بیشتری نسبت به این رویداد خواهند داشت.

شعر فارسی در کشور افغانستان در معرض تهدید نابودی است

در بخش دیگری از این نشست ابوطالب مظفری که به صورت مجازی در جلسه حضور داشت، گفت: حتی اگر یکی از پیشنهادات ویژه در این دوره عملی شود، خودش یک گام  رو به جلو است و حداقل به یک بخش جامه عمل پوشانده‌ایم. توجه به بخش بین‌الملل و اشعار دیگر کشورهای فارسی زبان به ارتقای جایگاه زبان فارسی کمک می‌کند. 

وی افزود: هم‌اکنون زبان و شعر فارسی در کشور افغانستان در معرض تهدید نابودی است. اگر به جنبه بین‌المللی شعر و همچنین به برنامه کنگره‌های شعر در حوزه شعر افغانستان توجه شود، در مسیر ارتقاء شعر فارسی گام مهمی برداشته‌ایم. 

وحید عیدگاه طرقبه‌ای نیز گفت: داوری‌ ما بعد‌ها داوری می‌شود و اگر نگاه ما جامع و بدون سویه باشد و به همه شاعران و آثار فرصت برابر دهیم، شأن جشنواره ارتقا پیدا خواهد کرد و به عنوان جشنواره‌ای بی طرف، معرفی خواهد شد.

وی ادامه داد: به نظرم همت ما بر این باشد که بهترین کتاب شعر را جدا از اینکه در چه قالبی است، انتخاب کنیم در شعر ارزش کیفی مطرح است، نه ژانر و قالب آن.

لزوم تمرکززدایی از جشنواره شعر فجر 

عالیه مهرابی در این نشست با اشاره به خوشحالی خود از اینکه دبیری این دوره از جشنواره را یکی از بانوان شاعر برعهده دارد، گفت: من این اتفاق را به فال نیک می‌گیرم و حتم دارم اتفاقات ویژه‌ای در این دوره رقم خواهد خورد. لازم است در تعداد برگزیده‌های جشنواره تجدید نظر شود. تعدد اشعار نو، کلاسیک و… زیاد است و لزوم این امر احساس می‌شود. 

وی با پیشنهاد ویژه برگزاری پیش‌نشست‌ها به تمرکززدایی در جشنواره شعر فجر تاکید کرد و گفت: اگر در هر استان یک پیش‌نشست ادبی برگزار شود، قطعا به جریان‌سازی موثری در جشنواره شعر فجر منتهی خواهد شد. 

مهرابی در پایان سخنان خود درباره ایجاد حوزه‌های شعری مختلف در سایر استان‌ها، شعر جوان و… که می‌توانند پیش رویداد شعر فجر باشند تاکید و از پیشنهادهایی چون بخش بین‌الملل و سایر پیشنهاداتی که قابلیت عملی شدن دارند، استقبال کرد. 
 
قربان ولیئی نیز در این نشست گفت: زمان کمی در اختیار داریم و در این شرایط جای نظرات استراتژیک و غیرقابل اجرا برای این دوره نیست.

وی با تاکید بر اینکه از پیشنهاد تفکیک و تعدد برگزیده استقبال می‌کند، اضافه کرد: اما باید تفکیکی معنا‌دار و پرورش یافته را جایگزین کنیم، مانند ایجاد بخش‌هایی برای شاعران که اشعار نوآورانه و یا جریان‌ساز دارند، مثل جریان‌سازی که اشعار احمد عزیزی با مثنوی داشت و یا بخش احیای سنت‌های کلاسیک در شعر فارسی، بخش شعر آینده و چند رسانه‌ای و… به این شکل می‌شود با ورود به حوزه محتوا در شعر به مفاهیم بدیعی رسید. اما این آیتم‌ها باید خوب پرورش داده شود تا به‌صورت هدفمند جشنواره را برگزار کنیم. 

وی در پایان سخن خود بر احیای بخش بین‌الملل و اشعار کشورهای فارسی مانند هند، تاجیکستان و افغانستان تاکید کرد. 

میلاد عرفان‌پور نیز در این نشست گفت: باید رویداد مهم جشنواره بین‌المللی شعر فجر در جهت زیست بوم فرهنگی و اسلامی باشد. این جشنواره پرچم رویدادهای ادبی شعری در کشور است. 

در پایان این جلسه پوستر نوزدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر که اثر مسعود نجابتی است رونمایی و سپس احکام هیئت علمی به آنها داده شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

عاشقانه‌های یک شاعر قصیده‌سرا


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قرن ششم عرصه بلامنازع خاقانی در قصیده‌سرایی در منطقه آذربایجان است. او در این سده نماینده قصاید استوار و محکمی است که به اذعان خودش، با “طریقی خاص” سروده شده‌اند. او در قصیده درّ سفته است و در کلام در چنان جایگاه رفیعی ایستاده که بسیاری از شاعران پس از او، نتوانسته‌اند به گردش برسند و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، مقلد موفقی بوده‌ و نامشان همواره زیر سایه او قرار گرفته است. 

خاقانی در ادب فارسی بیشتر از جهت قصایدش شهره است؛ سروده‌هایی که گاه برای درک و دریافت منظور شاعر، نیاز به ساعت‌ها تأمل و درنگ دارد. با این حال، غزلیاتی از او نیز به یادگار مانده است؛ اشعاری که برخلاف قصاید، زبان روانی دارد و طبع دلکش خاقانی را به نمایش می‌گذارد. 

احمدرضا بهرام‌پور عمران، پژوهشگر، در یادداشتی به‌مناسبت روز بزرگداشت خاقانی نگاهی انداخته است به این بخش از دیوان او. این یادداشت را می‌نویسد:

خاقانی روحی بلند، روحیه‌ای عاصی و بیانی مفاخره‌‌ای و حماسی‌گونه دارد. اما مگر آدمی که آمیزه‌ای است از عواطفِ ناهمگون، همیشه و همواره بر یک سیرت‌و‌سان می‌مانَد؟ خاقانی نیز هم‌چون فردوسی گاه در شعرش، عواطفی رقیق از خود بروز می‌دهد. در این نمونه‌ها، او دیگر همان شاعرِ صاحب‌طنطنه و دیرآشنا نیست بلکه سراینده‌ای است به‌نسبت ساده‌گو و سرشار از حالات و احساسات. برخی از قصاید او نیز، به‌ویژه حبسیه‌ها و سوگسروده‌هایش آمیزه‌ای است از “شُکوه” و “شِکوه و شکایت”.

نکته‌ دیگر آنکه خاقانی شاعری است که بسیاری از سوانحِ زندگی‌اش در دیوان‌اش منعکس است. گرچه در نگاهِ نخست به‌نظرمی‌رسد حبسیه‌های مسعودِ سعد از این‌ منظر پربارتر باشد اما اگر پیچیدگی‌ها و لفافه‌ هنرنمایی‌های خاقانی را کنار بزنیم، خواهیم‌دید او نیز فراوان و بلکه بیش‌تر از مسعود، از جزئیاتِ زندگی و عواطفِ، و نیز خاندان و کسانِ خویش سخن‌گفته.

برای مثال ببینید در این نمونه‌ها او چگونه شوخی‌های متعارفِ “زن و شوهری” را به‌تصویرکشیده. جایی در قصیده‌ای “در مرثیه‌ اهلِ خانه‌ی خود”، این پرسشِ زنان را از همسران‌شان که اگر من بمیرم آیا پس از من ازدواج خواهی‌کرد؟ چنین سروده:

گفتی دگری کنی، مفرمای
که‌این در ورقِ گمان مبینام!
بی‌تو من و عیش؟ حاش لله
که‌از خواب خیالِ آن مبینام

نیز در قصیده‌ای دیگر در رثای همسرِ خویش:

گفتی که یارِ نو طلبی و دگر کنی
حاشا که جانِ من طلبد یا من آن کنم!

گرچه خاقانی قصیده‌سرایی چیره‌دست است اما او چندصد غزل نیز سروده. و غزلِ او مانندِ غزل‌های جمال‌الدین اصفهانی و انوری در تطوّر و تکاملِ این فرم، جایگاهی ویژه‌ دارد.

خاقانی در این قالب، شاعرِ چندان پیچیده‌گویی نیست. او در غزل، به‌تناسبِ این قالب، وزن‌هایی کوتاه‌تر و زبانی هموارتر را برگزیده. در غزل‌های خاقانی از آن توصیف‌ها و تصویرهای خاقانیانه چندان نشانی نمی‌بینیم. همان خاقانیِ صاحب”صَدا”،  بیتی چنین نازکانه و ملتمسانه را ضمنِ غزلی سروده:

به یکی نامه‌ی خودم دریاب*
به دو انگشت کاغذم دریاب

یا این بیت:

نازی است ترا در سر، کم‌تر نکنی دانم
دردی است مرا در دل، باور نکنی دانم!

او در بیتی از یک رباعی (که البته الزاماً عاشقانه هم نیست) نیز چنین سروده:

گفتی ز جهان چه غصّه‌ داری آخر؟
آن غصه که در جهان نگنجد دارم!

البته خاقانی گاه ضمنِ قصیده نیز بیتی چنین لطیف و نازکانه سروده (آن هم در بیست‌و‌پنج‌سالگی):

شکسته‌‌دل‌تر از آن ساغرِ بلورین‌‌ام
که در میانه‌ خارا کنی ز دست رها

نکته‌ آخر آنکه خاقانی گاه به غزل‌سرایی یا دست‌کم تغزل‌های خویش نیز نازیده:

شناسند افاضل که چون من نبود
به مدح و غزل دُرفشان عنصری
***

* با نوشتنِ نامه‌‌‌ای، نجاتم ده!
انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بازخوانی بزرگترین رمان درباره جنگ


به گزارش خبرگزاری تسنیم،کتاب «در غرب خبری نیست» نوشته اریش ماریا رمارک، داستان سربازی جوان به نام پل بومر است که به همراه همکلاسی‌هایش برای جنگ جهانی اول به جبهه فرستاده می‌شود. رمارک، که خود از سربازان جنگ جهانی اول بوده، در این اثر تجربیات شخصی‌اش را بازتاب داده و به‌خوبی توانسته است احساسات سربازان جوان را در برابر هولناکی جنگ به تصویر بکشد. 

رمان با توصیف‌های بی‌رحمانه از خشونت جنگ آغاز می‌شود؛ جایی که سربازان تنها برای بقا تلاش می‌کنند و هر روز شاهد مرگ دوستان و هم‌رزمان خود هستند. رمارک به‌جای تمرکز بر قهرمانی‌های نظامی، بر تأثیرات روانی و جسمی جنگ بر افراد متمرکز شده است. پل بومر و دوستانش در حالی که برای میهن‌شان می‌جنگند، به تدریج متوجه پوچی و بی‌معنایی جنگ می‌شوند. 

 

یکی از مهم‌ترین پیام‌های کتاب، شکاف عمیقی است که میان نسل جوان و نسل‌های گذشته ایجاد شده است. معلمان و والدین، جوانان را با تبلیغات و آرمان‌گرایی‌های پوچ به جبهه فرستاده‌اند، در حالی که خود از واقعیت‌های هولناک جنگ بی‌خبر بوده‌اند. 

رمان در طول دهه‌ها الهام‌بخش آثار متعدد هنری و سینمایی شده است. اقتباس سینمایی این اثر که در سال 1930 به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کند و تأثیری عمیق بر مخاطبان جهانی بگذارد. 

انتشارات امیرکبیر این اثر ماندگار را با ترجمه سیروس تاجبخش برای بار ششم منتشر کرده است. این کتاب در فهرست بهترین آثار ادبی جهان قرار دارد و پیام ضد جنگ آن به‌ویژه در روزگار کنونی، که تنش‌های جهانی همچنان ادامه دارد، بسیار مرتبط و تاثیرگذار است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رویکردمتفاوت نمایشگاه‌های‌استانی/ایران هم مهمان ویژه هند نشد


ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم درباره بازگشت دوباره نمایشگاه‌های استانی کتاب گفت:‌ ما در نظر داریم با نگاه و شیوه متفاوتی به حوزه نشر در استان‌ها توجه داشته باشیم، بخش عمده‌ای از حمایت‌ها باید به سمت مناطق مختلف کشور برود و عدالت فرهنگی به مفهوم کامل فراهم شود.

وی ادامه داد:‌ در نظر داریم با مشاکرت ما و فعالان استان‌ها حمایت از نشر در سمت یارانه‌ها باشد و با این نگاه،‌ نمایشگاه‌های استانی کتاب به شکل متفاوتی شروع  شود.

حیدری در پاسخ به این پرسش که نمایشگاه‌های استانی کتاب همیشه تیغ دولبه بوده و یک طرف آن کتابفروشان و طرف دیگر ناشران بوده‌اند‌، چه نوع حمایتی قرار است از کدام بخش نشر انجام شود،‌ گفت:‌ ما به دنبال این هستیم که نمایشگاه های استانی کتاب در حالی برگزار شوند که صنف استانی کتابفروشان ضرر نکنند،‌ در عین حال دسترسی مردم به کتاب فراهم شود و عدالت فرهنگی نیز محقق شود.

وی گفت:‌ با این نگاه باید شیوه اجرایی دقیقی داشته باشیم، مثلا اگر قرار است در منطقه‌ای نمایشگاه استانی برگزار شود،‌ باید کتابفروشان هم در سود ناشی از آن سهیم باشند. علاوه بر آن برای کتابفروشان برنامه‌های جداگانه پیش بینی کنیم. بنابراین دور جدید نمایشگاه‌های استانی کتاب پس از برگزرای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار خواهد شد.

حیدری از برگزاری طرح فجرانه برای کتابفروشی‌های سراسر کشور در بهمن ماه خبر داد و گفت: با بهره‌مندی از یارانه‌ خوب طرح فجرانه را در کتابفروشی‌های سراسر کشور اجرا خواهیم کرد. تلاش داریم همه حلقه‌های نشر از ناشر و کتابفروش را در حلقه حمایتی خود لحاظ کنیم.

به عنوان مهمان ویژه به هند نمی‌رویم

مدیرعامل خانه کتاب هم‌چنین درباره تفاهم‌نامه‌ای که سال گذشته به امضا رسید و به موجب آن قرار بود ایران و هند مهمان ویژه نمایشگاه‌‌های دو کشور شوند و اینکه آیا ایران به عنوان مهمان ویژه در نمایشگاه پیش رو در دهلی حضور می‌یابد گفت:‌ ما در نمایشگاه کتاب دهلی حضور پیدا خواهیم کرد،‌ پیش از این مذاکراتی داشتیم تا ارتباطات فرهنگی دو کشور بیشتر شود،‌ درباره مهمان ویگه شدن نیز مذاکراتی داشتیم‌‌، اما در آخرین لحظات پاسخ را دریاف کردیم و زمان بسیار محدود بود،‌ چرا که حضور به عنوان مهمان ویژه در نمایشگاه‌های کتاب،‌ الزاماتی دارد، نام ایران بزرگ است‌، برای حضور به عنوان مهمان ویژه باید با برنامه‌ای در شان تاریخ و فرهنگ ایران حضور داشته باشیم، ولی چون دوستان به موقع پاسخ شفافی ندادند، ما نتوانستیم به عنوان مهمان ویژه حضور داشته باشیم.

حیدری ادامه داد:  البته حضور ما با برنامه و با حضور نویسندگان و ناشران قابل توجهی خواهد بود و حضور جدی ما دست کمی از حضور به عنوان مهمان ویژه نخواهد داشت.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بازار داغ یک عاشقانه در زمستان


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گلستان جعفریان در کتاب “پاییز آمد” هم مانند دیگر آثارش، نگاهی متفاوت به زنان در سال‌های جنگ دارد. هرچند روایت یک زندگی در دهه 60 هدف اصلی کتاب است، اما نویسنده خود را محدود به روایت‌های خطی کلیشه‌ای نکرده و تلاش دارد “انسان” و واکنش‌ها و انتخاب‌هایش را در بحرانی‌ترین لحظات زندگی‌اش بررسی کند. 

کتاب “پاییز آمد” یک عاشقانه از زوجی است که در دهه 60 ازدواج کرده‌اند، اما نه یک عاشقانه مرسوم و به اصطلاح صورتی. جعفریان در این اثر زندگی فخر السادات موسوی، همسر سردار شهید احمد یوسفی را از دوران کودکی روایت می‌کند یعنی از زمانی که اهل خواندن و مطالعه است و دوست دارد در اجتماع حاضر باشد و نقش‌آفرینی کند.

 

بخش دیگر خاطرات که از قضا نقطه ثقل کتاب هم هست، به ازدواج راوی اختصاص دارد؛ همسری که یک دلش پیش فخری است و دل دیگرش، پیش دوستان و همرزمان شهیدش. “پاییز آمد” قصه دل بستن‌ها و رها کردن‌هاست؛ داستانی آشنا برای همه کسانی که دهه 60 و روزهای جنگ را شاهد بودند. 

کتاب جعفریان پس از انتشار تقریظ رهبر انقلاب مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و انتشارات سوره مهر تاکنون 114 چاپ از این اثر را روانه کتابفروشی‌ها کرده است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رخت بستن نقد از ادبیات/ سفارشی‌نویسی آفت داستان‌کوتاه جلال


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ورود رمان به ایران را می‌توان همزمان با ورود مدرنیته دانست. جامعه ایرانی، در پی تحولاتی که از اواخر دوره قاجار به مرور در خود شاهد بود، در زمینه ادبیات و شیوه‌های بیان ادبی نیز درون تحولاتی قرار می‌گرفت که به سرعت در حال انجام و گسترش بودند. این تحولات که در دوره پهلوی اول و دوم به اوج می‌رسیدند و جامعه ایرانی را با نوآوری‌های بسیاری مواجه می‌کردند، سبب پدیدآیی گونه‌ای ادبی (در تعریف عام‌تر و جهانی‌تر آن) به نام “رُمان”  شدند.

رمان‌ها از ابتدای دوران معاصر ادبیات ایران تاکنون رشد و تغییرات بسیاری را تجربه کرده‌اند و می‌کنند که متأثر از شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی بوده است؛ با این همه چند سالی است که ادبیات داستانی از دوران اوج خود در دهه‌های 70 و 80 فاصله گرفته و به گفته منتقدان، بیشتر به گرته‌برداری از رمان‌های غربی روی آورده است.

در دوره‌های اخیر، داوران  بخش رمان، از کیفیت نامناسب رمان‌های ایرانی‌، موضوعات تکراری و زرد،‌ کپی‌برداری از داستان‌های ترجمه شده و فقدان اقلیم در رمان‌های ایرانی به عنوان مهمترین زنگ‌خطرهای ادبیات داستانی نام برده بودند. رمان‌هایی که به گفته آن‌ها نه در شأن جایزه جلال بودند و نه تفکر جلال را دنبال می‌کردند.

هفدهمین دوره جایزه جلال فردا با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان می‌دهد‌، در این دوره 396 اثر در حوزه داستان کوتاه ارزیابی شدند،‌ ارزیابی این آثار را قاسمعلی فراست،‌ محمدرضا گودرزی و علیرضا ایرانمهر بر عهده داشته‌اند.

خبرگزاری تسنیم با قاسمعلی فراست درباره کم و کیف آثار این دوره گفت‌وگویی داشته است،‌ فراست از درخشش آثاری در این حوزه از نویسندگان تازه خبر داده والبته از سفارشی‌نویسی نیز گلایه داشت. این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

* تسنیم: در هفدهمین دوره حوزه داستان کوتاه به لحاظ کمی با رشد آثار مواجه بوده است، این رشد نشانه چیست؟

من رشد کمی را لزوماً نشانه رشد کیفی نمی‌بینم، چه بسا ممکن است که کتاب در حوزه‌ای بسیار اندک منتشر شود،‌ اما چندین کار درخشان در آن میان وجود داشته باشد که با همه کارهای قبلی متفاوت است،‌ هم به لحاظ مضمون و نوآوری های ساختاری و هم استعددهایی شناسایی شوند که تا پیش از آن گمنام مانده‌اند‌، بنابراین من مبنای کار را کیفیت می‌دانم،‌ خیلی به کمیت توجه ندارم.

البته ممکن است،‌ مثلا به لحاظ آماری بتوان تفاسیری از کمیت آثار منتشر شده در یک حوزه داشت،‌ ولی در داوری‌ها نباید به کمیت دل بست. 

* تسنیم:  سوال بنده از این جهت بود که این افزایش کمی آثار به تناسب با افزایش کیفی نیز همراه بوده یا ناشی از کتاب‌سازی و علاقه مولفان برای انتشار آثارشان است؟

بله،‌ اخیرا‌ً چند سال است،‌ نویسندگانی که ناشر تمایلی به انتشار آثارشان ندارد،‌ با هزینه و پول شخصی اقدام به چاپ کتاب می‌کنند که به نظر من مفهوم کتاب‌سازی است و تولید ادبیات نیست، برای ناشر و برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مهم نیست که کیفیت کتاب چاپ شده به لحاظ محتوایی چگونه است،‌ ناشر به هزینه‌های چاپ می‌اندیشد و برای ارشاد نیز خلاف موازین نبودن محتوا مهم است.

از 396 اثر منتشر شده در حوزه داستان کوتاه‌، 60 اثر به مرحله نهایی رسیده‌اند که  آثار قابل توجه و درخوری هستند،‌ از این میان نیز 5 اثری که به مرحله نهایی رسیده‌اند‌، قابل دفاع،‌ ارزشمند و به یادماندنی هستند‌، من به عنوان داور در حین مطالعه این کتاب‌ها‌، مدام نویسنده را تحسین می‌کردم که چه نکته زیبایی را مطرح کرده چه نگاه هنرمندانه‌ای داشته و برایم بسیار خوشایند بودند.

 *تسنیم: یکی از آسیب‌های سال‌های اخیر ادبیات ما چه در حوزه داستان کوتاه و چه رمان و داستان بلند‌، دور شدن از المان‌های ایرانی و بومی و گرته‌برداری از رمان‌های غربی عنوان شده است،‌ در دوره‌هایی از جایزه جلال‌، هیئت داوران در بیانیه‌های پایانی خود از این موضوع انتقاد نیز کرده‌اند‌، در ایندوره آثار داستان کوتاه چقدر با فضای ایران نزدیک بود،‌ به عبارت دیگر داستان‌‌ها چقدر ایرانی و در اقلیم ایران بود؟

بله کاملا درست است، این آسیبی است که ادبیات امروز ما به آن دچار است،‌ من نویسنده جنوب کشور به جای اینکه از فرهنگ جنوب بنویسم و به غنای ادبیات سرزمینم تنوع فرهنگی دهم، به جای اینکه آداب و رسوم شمال و فرهنگ کردستان و غرب کشور را به عنوان نویسنده غرب کشور بنویسم، برای اینکه کارم دیده شود، فکر می‌کنم اگر به لهجه تهرانی بنویسم و پایتختی به قضیه نگاه کنم، شمارگان کتابم بالا می‌رود، غافل از اینکه فرهنگ هر کشوری به نظر من مادامی زنده می‌ماند، بارور و ‌پایدار می‌شود که به گونه‌های مختلف فرهنگی در آن توجه کنیم، فرهنگ ایرانی مجموعه‌ای از فرهنگ لرستان، کردستان، آذربایجان، خوزستان و… است که موجب می‌شود، ما به تنوع فرهنگی برسیم.

* تسنیم: اگر بخواهید از ضعف موجود در داستان کوتاه و آثاری که در سال 1402 منتشر شده‌اند‌، سخن بگویید به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

یکی از موارد که همین دوری از تنوع فرهنگی و اقلیم بود‌، اما مورد دوم سفارش‌نویسی است‌، ناشران دولتی معمولا موضوعاتی را به نویسندگان سفارش می‌دهند‌، محدود کردن موضوعات و سوژه‌ها موجب می‌شود ادبیات ما پله پله پایین‌تر برود، در این میان نویسندگانی هم هستند که روی پای خود می‌ایستند و مستقل و شخصی به دلیل دغدغه‌ای که به ادبیات دارند،‌ می‌نویسند،‌ که طبیعتا چیزی که از درون تراود و سفارشی نباشد،‌ فاخرتر است.

*تسنیم: آقای فراست مضمامین داستان کوتاه در ایران چه اندازه دغدغه‌های اجتماع امروز ایران است؟ آیا نویسندگان ما به دنبال دغدغه‌های جامعه و مسائل و مشکلات ایران امروز هستند یا دغدغه‌های شخصی خود را در داستان‌ها منعکس می‌کنند؟

به نظر من در ادبیات ما مسائل و دغدغه‌های جامعه امروز بازتاب دارد‌، اما انتشار برخی مسائل نیز برای نویسنده تبعاتی دارد،‌ برای نمونه ممکن است ارشاد به محتوا مجوز ندهد‌، من کتابی برای نوجوان امروز در دست انتشار دارم که تابه حال 5 بار برای دریافت مجوز آن به وزارت ارشاد رفته‌ام‌، چرا؟ چون با ادبیات یک جوان کف خیابانی نوشته شده است.

 * تسنیم: در مجموع ارزیابی شما از کیفیت آثار تولید شده در حوزه داستان کوتاه چگونه است؟

به نظر من هم مضامین متنوع و متفاوت بود هم زبان ادبی‌، چند اثری که به مرحله نهایی رسیدند. هم تنوع فرهنگی و قومی داشتند و هم ادبیات قومی در آن‌ها رعایت شده بود،‌ نوآوری‌های تکنیکی داشتند، نثر نثر قابل دفاعی بود، کما اینکه دو کتاب به خصوص کتاب «آن پری‌زاد سبزپوش» را دوبار خواندم و از آن بسیار لذت بردم. آقای صفدری نویسنده این کتاب یک راننده تاکسی است،‌ من به وجود این نویسنده افتخار کردم‌، چرا که توانسته داستانی بنویسد،‌ با زبان قدرتمند و موضوعات متنوع ادبیات بومی را بیان کند.

 * تسنیم: مسعود کوثری دبیرعلمی این دوره جایزه در گفت‌وگوهای پیشین خود جایزه جلال را در حکم سکویی برای پرتاب نویسندگان ایرانی به جوایز بین‌الملی دانسته است‌، در عین حال در نشست خبری این جایزه از رقابت تنگاتنگ بازار ترجمه با بازار تالیف در حوزه ادبیات سخن گفت و افزود که ما بازار را به کتاب‌های ترجمه باخته‌ایم‌، به نظر شما مشکل کجاست؟ چرا نویسندگان ایرانی در جهان دیده نمی‌شوند؟ محدودیت زبانی تنها مشکل ماجراست یا ما در داخل با ضعف‌هایی در بدنه ادبیات مواجه هستیم؟

به نظر من چند علت برای این موضوع وجود دارد،‌اول اینکه وقتی نویسنده‌های قابل توجه و درجه یک ما کتابی چاپ می‌کنند، این کتاب‌ها خوب به جامعه معرفی نمی‌شوند، چون نقد در کشور ما متاسفانه جایگاه و پایگاه قبلی را ندارد،‌ قبلا وقتی کتابی منتشر می‌شد،‌ در رادیو و تلویزیون بررسی و نقد می‌شد،‌ چندین جلسه نقد و بررسی چند ماه پس از انتشار کتاب برایش برگزار می‌شد‌، اما اکنون نقد بسیار اندک شده است، متاسفانه به نویسندگان برچسب زده می‌شود که این نویسنده حکومتی است یا آن نویسنده دگر‌اندیش است پس با ما نیست و اثرش را کنار می‌گذارند.

دلیل بعدی که موجب شده ادبیات ایران از ادبیات خارجی عقب بماند، این است که ما به سنت‌های داستان‌نویسی و اقلیم‌های جغرافیایی که می‌تواند در ادبیات بروز و ظهور پیدا کند،‌ توجه نمی‌کنیم،‌ برای نمونه مطالعه آثار برخی نوینسدگان مژل چوبک به خوبی سنت‌ها و آداب و رسوم بوشهر را نشان می‌دهد‌، اما در ادبیات امروز ما جای این دست آثار خالی است وقتی تنوع فرهنگی در ادبیات مشاهده نشود،‌ به سراغ ادبیات خارجی می‌رویم.

توجه به ادبیات خارجی نیز دو گونه است، برخی به صرف اینکه ادبایت آمریکا را اروپا یا روس است،‌ کتابی را می‌خوانند و برخی دیگر حرفه‌ای تر عمل می‌کنند و برایشان نویسنده و مترجم مهم است، البته وضعیت ترجمه هم تعریفی ندارد،‌ برخی مترجمان بسیار بد ترجمه می‌کنند‌، این کاش وزارت ارشاد برای ترجمه آثار نیز یک ارزیابی داشت. اگر وزارت ارشاد به این درجه از رشد می‌رسید،‌سیاست‌گذاری فرهنگی درستی را در سال‌های بعدی شاهد بودیم.

*تسنیم: آقای فراست هفده دوره از جایزه جلال،‌ بزرگترین و البته گرانترین جایزه ادبی کشور می‌گذرد،‌ اما بسیاری از فعالان فرهنگی معتقدند که جایزه جلال تاثیری در ادبیات ما نداشته است،‌ شما با این گزاره موافقید؟ به

به نظر من منظور این است که آثار برگزیده جایزه جلال و کتاب سال و … بازتاب بیرونی اندکی در بین مخاطبان دارد،‌ یعنی صرف اینکه کتابی را جایزه جلال معرفی کند‌، موجب نمی‌شود‌، آن کتاب پرفروش شود. علت هم این است که هر دو جایزه چه جلال و چه کتاب سال،‌ دولتی است،‌ اما اگر این کتاب‌‌ها از زبان فردی معرفی شود که خودش اهل فرهنگ و اندیشه است،‌ در جامعه محبوبیت و مقبولیت دارد‌،  مشاهده کنید که چه میزان از اثر استقبال می‌شود. 

 * تسنیم: در سال‌های اخیر بسیاری از کارشناسان و اهالی فرهنگ اذعان داشته‌اند که جایزه جلال باید تفکر جلال را نیز اشاعه دهد‌، به نظر شما جایزه جلال تنها نام جلال را یدک می‌کشد یا باید اشاعه دهنده تفکر جلال نیز در ادبیات باشد؟

تا جاییکه من خبر دارم علت نام‌گذاری این جشنواره احترام و پاسداشتی بوده از جلال آل احمد، به خاطر تاثیری که در فرهنگ و ادبیات ما داشته و تا جاییکه من گشتم و جستم و پرسیدم نسبت مستقیمی با تفکر جلال ندارد. کسانی که در این 17 دوره‌؛ جایزه گرفتند نیز آدم های متفاوتی با دیدگاه متفاوتی بوده‌اند.

 *تسنیم: پیشنهادی نیز برای بهتر برگزاری شدن جایزه جلال دارید؟

بله،‌ روی سخنان من با سیاست‌گذاران فرهنگی و اهل فرهنگ است و آن این است که به محتوا توجه داشته باشند نه به نام صاحب محتوا‌، به صرف اینکه نویسنده‌ای با ما همفکر نیست،‌ اثرش کنار نرود،‌ به نویسندگانمان برجسب روشنفکر و دولتی نزنیم.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نگاهی به نامزدهای نهایی بخش مستندنگاری جایزه جلال


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، نوشتن ناداستان، روایت و جُستار که بر پایه مستندات است، طی سال‌های اخیر بیش از گذشته مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است، این سبک نوشتار که در سال‌های گذشته بیشتر به حوادث دفاع مقدس می‌پرداخت، حالا شاخه‌های متنوع‌تری پیدا کرده است.

شاخه مستندنگاری به باور کارشناسان در سال‌های اخیر از رشد کمی و کیفی برخوردار بوده است،‌ با وجود اینکه رشد کیفی در آثار این حوزه حائز اهمیت است،‌ کارشناسان و البته داوران دوره‌های مختلف جوایز ادبی در این بخش آسیب‌هایی را نیز شناسایی کرده‌اند‌، از جمله اینکه ورود  برخی نویسندگان نو قلم از سر دغدغه شخصی در عین اینکه ارزشمند است،‌ اما فقر تخصصص، دانش و آگاهی کافی درباره اصول مستندنگاری را نیز نشان می‌دهد.

آشنا نبودن نویسندگان این عرصه با روش‌های پژوهش اجتماعی،‌ ضعف در ساختارهای ادبی، فقر نظریات پژوهشی و … از جمله نواقصی است که برای آثار حوزه مستند برشمرده می‌شود.

جایزه ادبی جلال آل احمد که در هفدهمین دوره خود،‌ 749اثر در حوزه مستند‌نگاری را مورد ارزیابی قرار داده است، فردا با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان می‌دهد،‌ بخش مستند‌نگاری از جمله بخش‌های این جایزه است که هر سال برگزیده‌ای را معرفی کرده است،‌ در این گزارش به معرفی آثار راه‌یافته به مرحله نهایی این جایزه پرداخته‌ایم.

جایزه جلال ,

 در بخش مستندنگاری این دوره جایزه جلال‌، 7 اثر به مرحله نهایی رسیده اند که عبارتند از

آن شب در دوحه: سفرنامه تحلیلی از حضور تیم ملی در جام جهانی قطر» نوشته محمدحسن یادگاری از انتشارات سوره مهر:

«آن شب در دوحه» سفرنامه تحلیلی از حضور تیم ملی در جام جهانی قطر است که توسط محمدحسن یادگاری پژوهشگر فوتبال به رشته تحریر درآمده است. یادگاری از فوتبال دوستان حرفه‌ای و جز افرادی است که برای تماشای مسابقات جام جهانی 2022 به قطر سفر کرده است. او در طی این سفر مشاهدات و تحلیل‌های عینی خود را در قالب سفرنامه به نگارش درآورده که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

جایزه جلال ,

«آن شب در دوحه» با مقدمه زندگی به روایت فوتبال و در پنج فصل شامل «بازی آغاز شده»، «به جام جهانی قطر خوش آمدید»، «همه پسران ملکه علیه ما»، «سیمرغ علیه اژدها»، «دیوانه‌سازها علیه ترسو» و «قطر، آن‌جا و بازگشت دوباره»، تجربه‌ای از جامعه و فوتبال ملی ایران را در جام‌جهانی قطر به نمایش می‌گذارد. کتاب روایتی است جامعه‌شناسانه با رویکرد مطالعات فرهنگی که به شناخت پدیده اجتماعی فوتبال در ارتباط با دو مفهوم قدرت و مقاومت در زندگی روزمره جامعه ایران می‌پردازد.

به گفته یادگاری این کتاب صرفا یک سفرنامه نیست بلکه روایتی تحلیلی از مشاهدات و حواشی یک سفر است که می تواند مخاطبانی از طیف نوجوان تا بزرگسال را دربرگیرد. پاورقی‌های کتاب به صورت دقیق توصیفگر اصطلاحات و توضیحات بیشتر نویسنده از متن است. نگارنده این سفرنامه، بر اساس «آن شب در دوحه» مستندی با نام «محرمانه دوحه» نیز ساخته که چندی پیش به نمایش درآمده است.

«ابهام طبس»: رمزگشایی از جعبه سیاه تهاجم نظامی آمریکا» نوشته شاداب عسگری از انتشارات ایران

«ابهام طبس» کتابی‌ است در حوزه گفتمان انقلاب و تاریخ‌نگاری‌ تحلیلی که به عملیات طبس و شکست آمریکایی‌ها در خاک ایران می‌پردازد. طی چند دهۀ گذشته مطالب بسیاری در مورد چگونگی انجام یا شکست این عملیات مطرح، مصاحبه‌های متعددی انجام و تحلیل‌های بسیاری ارائه شده که به‌گفته نویسنده «ابهام طبس» بیشترشان، فقط بر یک یا چند وجه محدودِ مرتبط با این ماجرا متمرکز بوده و این موضوع هرگز به صورتی کلان و جامع‌نگر مورد بررسی قرار نگرفته است. نویسنده کتاب در صفحات آغازین، پرسشی مطرح می‌کند و می‌نویسد: «آیا بعد از گذشت بیش از چهل سال از وقوع این عملیات نظامی، زمان آن فرا نرسیده تا ناگفته‌های باقی‌ماندۀ این عملیات بیان شود و ابهامات طرح شده رفع شوند؟» و پاسخ به همین پرسش است که منتج به تهیه و تدوین کتابی می‌شود که ضمن بررسی سویه‌ها و دلایل پیش از این عملیات و گریزی به سال‌های منتهی به انقلاب، اسناد حمله نظامی آمریکا به ایران را روایت و واکاوی می‌کند.

جایزه جلال ,

اسنادی دست اول که می‌‌تواند چشم‌اندازی ویژه و منحصر‌به‌فرد از تاریخ انقلاب ایران ارائه دهد.

«از سرگذشت؛ یادداشت‌های دوره دکتری» نوشته علیرضا رعیت حسن آبادی از نشر خاموش

این کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌های نویسنده به عنوان یکی از دانشجویان دکتری دانشگاهیان ایران است؛ کسی که در فاصلۀ مهر 1391 تا آذر 1395 دورۀ روزانۀ دکتری خود را در دانشگاه فردوسی مشهد و در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی گذرانده است؛ دوره‌ای که ابتدای آن تحت تأثیر سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد بود و نشانه‌های این سیاست‌ها و نمونه‌هایی از آن در خاطرات این کتاب مشاهده می‌شود و با تغییر دولت در سال 1392 ادامۀ آن با حوادث متعددی همراه بوده است.

نویسنده در نوشتن خاطرات ملاحظه هیچ چیزی را نکرده است و در گفتن حقیقت و واقعیت کاملاً صادق و بی‌محابا بوده و اهل خودسانسوری و چاپلوسی هم نبوده است. مطالب هر روز در انتهای روز ثبت شده‌اند و گاه نیز مطالب یادداشت شده و درنهایت دو ـ سه روز بعد در اینجا آورده شده‌اند.

«خاک کارخانه؛ پارچه‌های ناتمام چیت‌سازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف:

خاک کارخانه کتابی است از جنس مستندنگاری و تاریخ شفاهی. شیوا خادمی، عکاس و نویسنده‌ این کتاب، با حال‌و‌هوایی عاطفی و در جست‌وجوی ریشه‌‌هایش، عکاسی و گفت‌وگو با همکاران سالخورده‌ مادربزرگش ــ عزیزجون که در دهه‌ 1320 کارگر کارخانه‌ چیت‌سازی بهشهر بوده را آغاز می‌کند. اما خیلی زود می‌فهمد این گفت‌و‌گوهای به‌ظاهر ساده چیزی بیشتر از خاطره‌گویی مردمانی است که هنوز سرسختانه به محیط کار قدیمی‌شان عشق می‌ورزند. به‌مرور، از دل این خاطرات کاری، کلیت و فضایی شکل می‌گیرد و مضمون‌هایی سر بر می‌آورند که نه تنها در تحلیل و ارزیابی تاریخ و مسیر کسب‌وکار در ایران به کار می‌آیند، بلکه تصویری از پیوند تنگاتنگِ فضای کار، هویت شهر و مناسبات اجتماعی مردم شهر پیشِ چشم‌مان می‌گذارند.

جایزه جلال ,

 خاک کارخانه قصه‌ یک صنعت است و روایت دنیای کار، اما از زبان روایت‌گرانی که همیشه در حاشیه‌ بوده‌اند و قصه‌هایشان در ثبت سرگذشت کسب‌و‌کارها در ایران کمتر به حساب آمده است. نگاهی است از درون و از منظر منابع انسانی خُرد و خاموش و نه از سمت رده‌‌های رسمی و بالا. ثبت تجربه‌های ناشنیده‌ترین حلقه‌های زنجیره‌ کار در ایران. روایت کارگران بومی یا مهاجری که روزگاری زندگی‌شان با صدای سوت کارخانه‌ی چیت‌سازی بهشهر تنظیم می‌شده است. آشپز و معلم اکابر و زنان بافنده و ریسنده‌ای که قوت زانوها و دست‌هاشان را در تار و پود پارچه‌ها تنیده‌اند و مردانی که شبانه‌روز دستگاه‌ها را سرپا نگه داشته‌اند؛ مردمانی که در تاریخ کار ایران کمتر دیده می‌شوند.    

«غلامرضا غلامرضا را کشت: روایتی از بودن و نبودن غلامرضا تختی» نوشته مهدی میرمحمدی از نشر چشمه

کتاب غلامرضا، غلامرضا را کشت نوشته مهدی میرمحمدی در نشر چشمه به چاپ رسیده است. این کتاب دربارهٔ غلامرضا تختی و روایتی از بودن و نبودن اوست. زندگی و مرگ غلامرضا تختی همیشه در سایه‌ای از ابهام بوده است. دلایل مرگ او را برخی خودکشی و برخی قتل دانسته‌اند و کسی نتوانسته هیچ کدام از این دلایل را کاملاً رد یا اثبات کند. مهدی میرمحمدی برای نزدیک‌شدن به پاسخ برخی از این پرسش‌ها دست به نگارش کتاب غلامرضا، غلامرضا را کشت زده است.جایزه جلال ,

میرمحمدی روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس و منتقد ایرانی است که در این کتاب به بررسی زندگی غلامرضا تختی و علت مرگ او پرداخته است. غلامرضا تختی نه‌تنها برای دستاوردهای ورزشی بلکه به خاطر شخصیت اخلاقی و احترامی که برای مخالفان خود قائل بود، بسیار محبوب است. او نمادی از فروتنی، شجاعت و انسان‌دوستی در میان مردم ایران است و یکی از اسطوره‌های ورزش کشتی و شخصیت محبوب ملی به‌شمار می‌رود.

مرگ تختی همواره موضوع بحث‌ها و گمانه‌زنی‌های فراوانی بوده است. برخی از نظریات حکایت از خودکشی او دارند، در حالی که دیگران بر این باورند که مرگ او نتیجه دخالت‌های سیاسی بوده است. مهدی میرمحمدی، با استفاده از پژوهش‌های تاریخی و شواهد موجود، به بررسی زندگی شخصی و حرفه‌ای تختی می‌پردازد و سعی می‌کند پرده از ابهامات مربوط به مرگ او بردارد. او تلاش کرده است در کتاب «غلامرضا، غلامرضا را کشت» همه چیز مستند و کامل باشد و عکس و اطلاعاتی از چشمش دور نمانده باشد.

به علت نگاه انتقادی و تحلیلی نویسنده به تاریخ معاصر ایران، کتاب غلامرضا، غلامرضا را کشت از نقطه‌نظر ادبی و فرهنگی نیز قابل توجه است. میرمحمدی با نگارش این کتاب، علاوه‌بر روایت زندگی یک قهرمان ملی، به نقش فرهنگ، سیاست و اجتماع بر زندگی افراد یک جامعه می‌پردازد.

«ماه تمام؛ سرگذشت‌نامه معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت» نوشته گلعلی بابایی از انتشارات بیست و هفت بعثت:

«ماه تمام» یک اثر مستندِ توصیفی ـ روایی است که بازه‌ای بیست و هشت ساله، یعنی از بدو تولد تا شهادت و حتی بعد از شهادت شهید همت را در بر می‌گیرد.

بابایی در این کتاب از 40 عنوان کتاب و نشریات، از صدها ساعت کاست‌های دیداری و شنیداری اعم از مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، وقایع‌نگاری لحظه به لحظه توسط راویان لشکر 27 موسوم به «با فرماندهی» و جلسات توجیهی شهید همت با کادرهای لشکر طی دوران بیست ماهه فرماندهی او بهره برده است،‌ هم‌چنین مصاحبه‌ با اقوام، دوستان و همرزمان شهید همت‌، یادداشت‌ها و مدارک شخصی شهید از جمله دیگر منابع مورد استفاده بابایی بوده است.جایزه جلال ,

بابایی در این کتاب تلاش کرده تا از همت قهرمان نسازد،‌ در عین حال تلاش کرده تا وجه واقعی شخصیت شهید همت و تمامی آن خصلت‌های انسانی برخاسته از روحیات شهید همت را برای مخاطب به تصویر بکشد. او سه وجه «انسانیتِ در اوج»، «اقتدار کم‌نظیر» و «مظلومیت بی‌مانند» شخصیت شهید همت را پیش چشم مخاطب ترسیم کرده است،‌ به باور بابایی، اقتدار این بزرگوار در کنار مظلومیت‌های فراوانی است که در طول دوران فرماندهی‌اش بر لشکر متحمل آن‌ها شد، همتی را که ما در نبردهای فتح‌المبین و الی بیت‌المقدس در کنار حاج احمد متوسلیان می‌بینیم، با همت تنها و غریبی که در عملیات رمضان خونِ دل می‌خورد، خیلی تفاوت دارد. چه اینکه همتِ فرمانده سپاه 11 قدر در نبردهای عاشورایی والفجر مقدماتی و والفجر-1 با همتی که در برهه اواخر بهار تا پایان آذر 1362 و در بحبوحه درگیری‌هایش با عناصر اطلاعات ـ عملیات و تیپ ابوذر لشکرش می‌بینیم، بسیار تفاوت دارد.

«میاندار: خاطرات شفاهی حسن عبدالله‌زاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه» نوشته مسعود امیرخانی از انتشارات خط مقدم

کتاب «میاندار» شامل خاطرات شفاهی شهید حسن عبدالله‌زاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه است. شهید حسن عبدالله‌زاده با نام جهادی حمزه، فرزند سردار احمد عبدالله‌زاده؛ سال 1365 به دنیا آمد و در آخرین اعزام به سوریه در 13 خرداد 1400 به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.جایزه جلال ,

 خاطرات جذابِ راوی (شهید) و همچنین قلم روانِ نویسنده، کتاب میاندار را به کتابی خوشخوان و جذاب تبدیل کرده است. میاندار از خاطرات کودکی شهید حسن عبدالله زاده شروع می‌شود و به شهادت او در سوریه می‌رسد. خواننده‌ی میاندار می‌تواند شخصیت شهید را به خوبی بشناسد، با زندگی‌اش همراه شود و با او همذات‌پنداری کند و همچنین اطلاعاتی از جنگ در سوریه به دست بیاورد. علاوه بر خاطرات دقیقی که از زندگی شهید در کتاب وجود دارد و روایتِ روانِ کتاب؛ خواندن میاندار؛ می‌تواند لحظات شیرینی را برای خواننده‌اش فراهم کند؛ لحظاتی که او کتاب را ورق می‌زند و از خواندن خاطراتی شیرین و آشنایی با شخصیتی متفاوت و جذاب حظ ببرد و لبخندی بر لبش بنشیند. کتاب با لحن و ادبیات شهید که به قول خودش به زبان داش‌مشتی تهرانی حرف می‌زند؛ و بدور از خودسانسوری یا شعار روایت شده است؛ این ویژگی‌ها و همچنین شوخ‌طبعی و شیطنت‌ها یا به قول خود شهید شرارت‌های او، در کنار اخلاص و شجاعت و عشق به امام حسین (ع)؛ شخصیت حسن عبدالله‌زاده را دوست‌داشتنی و کتاب «میاندار» را خواندنی کرده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم