مادری کردن به سبک «عایده»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دیدار اخیر جمعی از بانوان کشور با رهبر انقلاب در میلاد حضرت زهرا(س) یک میهمان متفاوت داشت. میهمانی از ضاحیه لبنان، منطقه‌ای که با وجود بمباران‌های پیاپی رژیم صهیونیستی، زانو نزد. سرزمین سروهای استوار و خاکی که به خون شهدا و شهید سیدحسن نصرالله متبرک است.

بانو عایده سرور، مادر شهیدان علی عباس و محمدعلی عباس، متولد 1971 است. داستان زندگی او نمونه‌ای است از زندگی مادران لبنانی که بی‌واهمه از های و هوی صهیونیست‌ها، در مکتب مقاومت فرزندان خود را پرورش می‌دهند. ام‌وهب‌هایی که اسرائیل را به زانو درآورده و جهانیان را محو تماشای صبر و استقامت خود کرده‌اند. داستان زندگی او اخیراً در کتابی با عنوان «عایده» به قلم محبوبه سادات رضوی‌نیا نوشته و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. اگرچه چند دهه از تشکیل جبهه مقاومت می‌گذرد، اما این کتاب جزو معدود آثاری است که به معرفی شهدای جبهه مقاومت در لبنان و در نگاهی کلی به معرفی یک سبک زندگی می‌پردازد. این اثر روایت زندگی شهید 17 ساله لبنانی، شهید «علی عباس اسماعیل» و مادر اوست. 

تولد «عایده» در بازار کتاب ایران، تولد مبارکی است تا مخاطب فارسی‌زبان فراتر از اخبار خشک این روزها، لبنان را به نظاره بنشیند و از زوایای مختلف به کشور سروهای ایستاده بنگرد.

انتخاب‌های سخت «عایده»

محور اصلی کتاب، روایت عایده است؛ روایت انتخاب‌های این زن بر سر دو راهی‌های مهم زندگی. عایده زنی مستقل است، این را می‌توان از استقلال فکر و انتخاب او برخلاف اعتقادات خانواده‌اش فهمید؛ آنجا که قدم گذاشتن در راه مقاومت و همراهی با حزب‌الله را علی‌رغم اما و اگرهای قوم و خویش، انتخاب می‌کند. او در مصاحبه‌ای در این‌باره گفته است: هنگامی که همسرم به خواستگاری من آمد، اولین چیزی که به او گفتم این بود که نمی‌خواهم با یک شخص عادی ازدواج کنم، بلکه می‌خواهم با یکی از جوانان مقاومت اسلامی ازدواج کنم. می‌خواستم فرزندانم مقاوم و یار و یاور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند.

کتاب , ادبیات مقاومت ,

خواستگاران زیادی قبل از همسرم آمدند که آن‌ها را رد می‌کردم. خانواده‌ام می‌گفتند چرا؟ چون در مقاومت نیست؟ پدرم می‌پرسید که تو یک مجاهد می‌خواهی؟ می‌گفتم بله. مادرم هم می‌گفت که نه! مجاهد شهید می‌شود و تو هنوز کم‌سن‌وسال هستی. من می‌گفتم اگر مجاهد نباشد من او را اصلا نمی‌خواهم. لذا از ابتدا به همسرم گفتم که من تو را می‌پذیرم چون مجاهد هستی.

آخرین وداع

عایده پای انتخاب‌های خود می‌ایستد و برای آن هزینه می‌دهد. این را هم می‌توان از لحظات پایانی حیات دنیوی فرزندش «علی» فهمید، آنجا که پس از دعای مادر در حرم امام رضا(ع) در حالی که در محاصره داعش بود، به شهادت رسید و عایده استوار، خبر شهادت فرزندش را به همسرش داد: می‌گفت مادر من تشنه‌ام. به او می‌گفتم که من به وضعیت تو غبطه می‌خورم. گفت غبطه می‌خوری که تشنه‌ام؟ گفتم غبطه می‌خورم که اگر در این وضعیت و در این هوای گرم تشنه به شهادت رسیدی، تو و علی اکبر فرزند امام حسینعلیه‌السلام شبیه هم خواهید بود و امام حسین(ع) را مواسات خواهی کرد. خوشا به‌حال تو پسرم علی.

رضوی‌نیا برای ثبت خاطرات عایده زمان زیادی را صرف کرد؛ بخشی از مصاحبه‌های کتاب در مشهد و بخش دیگر در لبنان گرفته شد. در نهایت کتاب، معرف شخصیت زنی است که می‌توان آن را نماینده‌ای از زنان جنوب لبنان و ای بسا، زنان مناطقی دانست که برای استقلال خود، مقاومت کردند. 

کتاب , ادبیات مقاومت ,

  رضوی‌نیا در گفت‌وگو با تسنیم، درباره وجوه متمایز شخصیت عایده گفت: شخصیت عایده از چند وجه قابل تأمل است؛ نخست آنکه او از کودکی یک دختر شجاع، مقاوم و جسور بود و این جسارت را می‌توان در انتخاب‌های مختلف زندگی عایده مشاهده کرد. مسیر زندگی عایده پر از گزینش‌های بزرگ است و او در تمام این مراحل، این صفات را به خوبی نشان می‌دهد.

او ادامه داد: نکته دیگر، الگو گرفتن از کسانی است که به عنوان رهبر یا پیشوای دینی مطرح بوده‌اند. خیلی خوب می‌شود از کودکی عایده این تأثیرپذیری را از آدم‌هایی که خود شخصیت مقاوم و شجاعی داشتند، مشاهده کرد. از جمله این شخصیت‌ها، امام خمینی(ره) و امام موسی صدر هستند که بر زندگی عایده و باورهای او تأثیرگذار بوده‌اند. او برای اینکه در زندگی چگونه انتخاب کند و چطور راهی را که انتخاب کرده، بپیماید تا به مقصد برسد، از این بزرگان الگو گرفته است.

«عایده» یک متن نیست، یک مسیر است

به گفته رضوی‌نیا؛ البته مطالب مطلب مهم دیگری هم بود که برایم جذابیت داشتند و می‌خواستم مخاطب با آنها رو به رو شود، به همین دلیل «عایده» کتابی نیست که صرفاً درباره یک مادر شهید نوشته شده باشد. عایده همچنین می‌خواهد اطلاعاتی درباره روز و روزگار لبنان به ما ارائه بدهد؛ از جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم و دین و مذهبش گرفته تا جنگ‌هایی که لبنان در سال‌های مختلف با آن مواجه بوده است؛ از جنگ‌های داخلی، جنگ با اسرائیل و داعش و … .

رضوی‌نیا «عایده» را معرف یک سبک خاص و پرچالشی از زندگی معرفی و اضافه کرد: کتاب ضمناً به این موضوع می‌پردازد که چرا حزب‌الله شکل گرفت و چطور رشد کرد؟ از جمله شهدای آن چه کسانی هستند؟ جز اینها کتاب عایده تنها بازگو کننده یک روایت نیست، سبک خاص و پرچالشی از زندگی را هم نشان می‌دهد، سبک زندگی مادری که قهرمان است و قهرمان تربیت می‌کند و شهیدپرور است. اصلاً شاید بهتر باشد که بگویم «عایده» یک متن نیست، یک مسیر است؛ مسیر انتخاب‌های انسان صالح آخرالزمانی و تلاش و دغدغه‌اش برای رسیدن به عاقبتی سراسر خیر و برکت و نور. همان انسان منتظر و محبوب خدا.

قصه آشنایی عایده با امام موسی صدر 

لبنان همیشه برای ما ایرانی‌ها با چند مسئله پیوند خورده است. نمی‌شود از لبنان سخن بگوییم و امام موسی صدر در ذهن تک‌تک ما مجسم نشود. تأثیری که او بر زندگی شیعیان این کشور و دیگر اقشار لبنان داشت؛ آن هم در بحبوحه جنگ‌های داخلی و وضعیت اسفبار این کشور. عایده نیز از جمله کسانی است که در پرتو شخصت امام موسی صدر زندگی را جست‌وجو می‌کند و مسیر خود را می‌یابد:کتاب با قصه آشنایی عایده با امام موسی صدر آغاز می‌شود. دایی عایده قصه زندگی امام موسی صدر را برای او تعریف می‌کند و از این می‌گوید که چرا شخصیت امام موسی صدر در قلب و فکر همه دوست داشتنی و محترم است و برای او مراسم سالگرد برگزار می‌کنند. این آشنایی بارقه‌ای می شود در زندگی عایده تا شروع مسیر زندگی خود را با الهام از شخصیت امام موسی صدر نشانه‌گذاری کند.

کتاب , ادبیات مقاومت ,

چرا حزب‌الله تشکیل شد؟

«عایده» از وجه دیگری نیز برای ایرانی‌ها خواندنی است. این روزها که رسانه‌های غربی و برخی از رسانه‌های منطقه‌ای تلاش دارند بر تقابل فرضی و برساخته میان لبنان و حزب‌الله دامن بزنند و بر طبل تفرقه بکوبند، خواندن «عایده» و دیگر کتاب‌های مشابه آن می‌تواند اطلاعات دست اول و محکمی را در اختیار مخاطب قرار دهد. اینکه حزب‌الله در چه شرایطی در لبنان شکل گرفت و چطور توانست آبرو و عزت را به لبنانی‌ها ببخشد، از جمله موضوعاتی است که در خلال روایت‌های عایده می‌توان به آن رسید؛ به‌ویژه آنکه در کتاب نیز به این تقابل‌ها اشاره شده است. رضوی‌نیا در این‌باره گفت:عایده خانواده‌ای دارد که همه عضو حزب‌الله هستند؛ از همسرش(عباس) گرفته تا پسرش (محمدعلی)، دخترش(فاطمه) و عروسش(زینب). این موضوع در کتاب به‌خوبی مطرح شده است. از نزدیکان عایده کسانی هستند که او را به خاطر تمایل به حزب‌الله مورد سرزنش قرار می‌دهند، پرخاش می‌کنند که راه تو حزب‌الله است، چنین است و چنان و او فقط در یک کلام به همه منتقدان پاسخ می‌دهد و می‌گوید اگر حزب‌الله نبود، اسرائیل با چکمه‌هایش روی اجساد همه ما راه می‌رفت.

این نویسنده افزود: این جواب دادن کوتاه و سریع است اما در طول زمان و تعاملاتش با چنین آدم‌هایی با رفتارش عشق به حزب‌الله را هم آرام آرام به آنها انتقال می‌دهد و آگاهی‌بخش است. او می‌داند که این تقابل‌ها طبیعی است و اصلاً زندگی پر است از چنین رویارویی‌هایی و همان‌طور که گفتم از یک جایی به بعد دیگر این نگرش‌های متضاد رنگ می‌بازد و به همراهی تبدیل می‌شود؛ به طوری که ما در کتاب می‌بینیم که وقتی عایده و همسرش با صبوری و استقامت در یاری حزب‌الله هیچ تزلزلی به خود راه نمی دهند، حتی عده‌ای از منتقدان را نیز با خود همراه می‌کنند و به این مسیر می‌آورند.

ارض‌های مقدس بدون مرز

پس از طوفان‌الاقصی و حوادث بعد از آن، مانند شهادت برخی از شخصیت‌های اصلی جبهه مقاومت مانند شهید یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله و دیگران، برای بسیاری از ایرانی‌ها محرز شد که شناخت کافی از این بزرگان و جامعه‌ای که در آن زندگی کرده‌اند، ندارند. نکاتی از زندگی این شهدا در این مدت مطرح شد که شنیدن آن برای بسیاری از ایرانی‌ها تازگی داشت. این بی‌اطلاعی یا کم‌اطلاعی در شرایط امروز آن هم پس از سال‌ها تأکید بر مقاومت و اهمیت آن، قابل تأمل است. از این منظر کتاب «عایده» تاحدودی پر کننده این نوع خلأهاست و به نوعی سطرهای نانوشته از جبهه مقاومت را روایت می‌کند. رضوی‌نیا با تأکید بر اینکه «شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل این باشد که تعداد کمی از محققان در این زمینه کار می‌کنند»، ادامه داد: از سوی دیگر، ما در این سال‌ها به مسائلی بیشتر پرداختیم و به همین دلیل کمتر مجال یافتیم تا به دیگر حوزه‌های تخصصی مانند عراق، لبنان و فلسطین بپردازیم و به نوعی می‌توان گفت که از این حوزه‌ها جا ماندیم. به عنوان نمونه، بخش قابل توجهی از بدنه نشر در حوزه ادبیات مقاومت در این سال‌ها مشغول روایت مدافعان حرم و مسئله داعش در سوریه بود؛ به همین دلیل آنطور که باید و شاید نتوانستیم به دیگر جبهه‌ها در ادبیات مقاومت بپردازیم. حالا که با اتفاقات یک سال اخیر خلأها و نقص‌ها تا حدودی قابل دیدن است، می‌شود کارهای بزرگ و بیشتری کرد.

او با تأکید بر اینکه «پرداختن به نقش رهبران دینی و اعتقادی و مجاهد از جمله آنهاست»، اضافه کرد: آگاهی دادن در مورد زمین و نقش آن در هویت اقوامی که دین و اعتقادات مشترک دارند و به نوعی خاورمیانه سرزمین باورهای آنهاست خیلی مهم است. ما اغلب به موضوع انسان در جنگ پرداخته‌ایم. ما فراموش کرده‌ایم که فرهنگ ها و آداب و رسوممان بپردازیم. مثلاً اغلب مردمانمان حتی نمی‌دانیم که همه به یک روش نان می‌پزیم. تأکید باید بر این باشد که ما ارض‌های مقدسی بدون مرز هستیم. در مقابله با داعش چطور یک مدافع ایرانی در جرف‌الصخر عراق خون پاکش می‌ریزد، یا یک رزمنده لبنانی مثل شهید علی اسماعیل در قله‌های قلمون سوریه شهید می‌شود یا یک مجاهد فلسطینی و یمنی و سوری و افغانستانی برای اعتقاداتی مشترک در راه خدا جان می‌دهند؟ پرداختن جغرافیای قلبی می‌تواند در مورد قلمرو جبهه مقاومت شناخت بدهد. آگاهی‌ها ناقص است، اهمیت دادن‌ها کسری دارد و روی دیگر سکه هم همان‌طور که گفتم نبود یا کمبود کسانی است که به طور تخصصی در این حوزه کار کنند.

کتاب , ادبیات مقاومت ,

این نویسنده با بیان اینکه «قوی نوشتن  خوب است، اما پرمایه نوشتن چیز دیگری است»، یادآور شد: ادای احترام به مخاطب است تا جست‌وجوگری او تقویت شود. هم نویسنده و هم خواننده باید اهل بررسی و اکتشاف باشند.

«عایده» پس از دیدار این مادر شهید با رهبر انقلاب و سخنرانی متفاوتش مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته و در این مدت کم توانسته برای پنجمین‌بار روانه بازار نشر شود. از سوی دیگر، کتاب در این مدت در میان علاقه‌مندان لبنانی و عراقی نیز مطرح شده است. امید آنکه با ترجمه این اثر که صدایی است از هزاران صدای ناشنیده از زنان جبهه مقاومت و درگیر جنگ‌های پیاپی در این سال‌ها، بتوان ادای دینی کرد به ساحت شهدا و مادران شهدا.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه باهره راسخ از «به‌خونسردی» به چاپ پنجم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، رمان ژورنالیستی‌جنایی «به‌خونسردی» نوشته ترومن کاپوتی با ترجمه باهره راسخ به‌تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ پنجم رسیده است.

ترومن گارسیا کاپوتی نویسنده این‌کتاب، با نامِ اصلی ترومن استرِکفوس پارسِنز در سی‌ام سپتامبر ۱۹۲۴ در نیواُرلئان به دنیا آمد. در نوجوانی تصمیم گرفت قیدِ تحصیلاتِ دانشگاهی را بزند و به دنبال نویسندگی برود. اوایلِ دهه چهلِ میلادی دو سالی را در هفته‌نامه نیویورکر کارِ شاگردی و پادویی کرد و بعد به‌خاطر توهین به رابرت فراستِ شاعر از آن‌جا بیرونش انداختند. بیست و یکی دوساله که شد، چاپِ نخستین داستان‌های کوتاهش در نشریه معتبرِ هارپرز بازار شهرتی در دنیای ادبیات برایش به‌هم زد و همان سال‌ها نخستین رمانش را هم نوشت. گذرگاهِ تابستان، رمانی که تا سال‌ها بعدِ مرگش منتشر نشد. دو رمانِ نخستی که منتشر کرد، «صداهای دیگر، اتاق‌های دیگر» و «چنگِ علف» بر آوازه‌اش افزودند.

کاپوتی عاشقِ معاشرت و بازیگوشی و سَرک کشیدن به هر سوراخی بود. حالا که بین قصه‌نویس‌ها برای خودش نامی درکرده بود، تصمیم گرفت عرصه‌های دیگر را هم بیازماید. اقتباسی نمایشی از چنگِ علف و نمایش‌نامهٔ موزیکالِ گلخانه جست و خیزهایش در تئاترند. از پی‌اش سری به هالیوود زد و خودش را در فیلم‌نامه‌نویسی محک زد. شیطان را شکست بده که جان هیوستن ساختش و یک دهه بعدتر در قتل به دلیلِ مرگ بازیگری را هم تجربه کرد. هم‌هنگامِ این‌ها مقدار زیادی گزارش برای معتبرترین نشریاتِ آمریکا نوشت و به سبکی شخصی و بدیع در روزنامه‌نگاری رسید.

«به‌خونسردی» ترکیبی غریب از رمان‌نویسی و روزنامه‌نگاری، تجربه گزارش یک قتلِ واقعی به میانجی فنون و شگردهای داستان‌نویسی که حاصل، یکی از درخشان‌ترین رمان‌های ادبیاتِ آمریکاست. کاپوتی سال‌های آخرِ عمر را به‌شدت گرفتارِ انواع مخدر بود و مجموعه آثارش حجمِ چندان عظیمی نیستند اما غِنا و ابداعات‌شان بر داستان‌نویسی و روزنامه‌نگاری نسل‌های بعدی تأثیری قطعی و آشکار گذاشتند. این‌نویسنده کل زندگی را خوش گذراند و ۲۵ اوتِ ۱۹۸۴ در بستر بیماری از سرطانِ ریه درگذشت.

این‌کتاب کاپوتی، داستانی واقعی است که به سبک ابداعی نویسنده، رمان غیرداستانی خلق شده است. داستان روایت قتل چهارنفر از افراد خانواده‌ای در دهکده‌ای در کانزاس است. پیش از دستگیری قاتلان نویسنده برای نوشتن ماجرای قتل به کانزاس رفت و پس از صرف شش سال وقت، داستان تکوین یافت. موفقیت کتاب به حدی بود که عنوان دومین کتاب پرفروش جنایت واقعی در تاریخ نشر را از آن خود کرد، به خونسردی در این ژانر کتابی پیشرو به حساب می‌آید.

«به خونسردی» ابتدا در قالب سلسله مقاله در مجله نیویورکر و پس از آن در سال ۱۹۶۶ توسط انتشارات راندوم‌هاوس چاپ شد. این کتاب با اقبال خوبی مواجه شد و جزء کتاب‌های پرفروش بین‌المللی قرار گرفت. در این داستان علاوه بر ذکر جزئیات فراوان و دقیق درباره زندگی قربانیان و قاتلان آنها به جامعه روستایی محل وقوع جنایت نیز پرداخته شده است. ذکر جزئیات در این رمان غیرداستانی تفاوت آشکار آن از داستا ن واقعی است.

خشونت، ترس جمعی، مجازات اعدام، رؤیای آمریکایی، تقابل رؤیا و واقعیت خانواده و البته تبعیض ازجمله مضامینی‌اند که در این‌کتاب جمع آمده‌اند، رمانی که خودش به آن می‌گفت:nonfiction novel «اولین رمان با داستان واقعی» به‌عبارتی رمانی مبتنی بر اتفاقات واقعی.

چاپ اول ترجمه باهره راسخ از این‌کتاب سال ۱۳۴۷ منتشر شد. او ترجمه‌هایی برای نویسندگان مختلف از جمله ویلیام شکسپیر، وودی آلن، و فریدریش دورنمات انجام داده است، همچنین کتاب «یک زن در دو چهره» از میگل میئورا را به ترجمه کرده است. راسخ در زمینه ترجمه کتاب‌های ادبی و فرهنگی فعالیت دارد و ترجمه‌هایش در ایران به خوبی مورد توجه قرار گرفته‌اند.

چاپ پنجم «به خونسردی» با ۳۶۴ صفحه و قیمت ۴۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد.



منیع: خبرگزاری مهر

زیباشناسی کلام امام علی(ع)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از قرن ششم که اولین ترجمه نهج‌البلاغه به زبان فارسی به صورت ابتدایی و لغت به لغت صورت گرفت و بعد شاه عباس آن را وقف آستان مقدس علی‌ابن موسی‌الرضا(ع) کرد تا همین امروز، برگردان‌های متعددی از این کتاب گران‌سنگ در دسترس است.

نهج‌البلاغه که برای شیعیان از اهمیت خاصی برخوردار است و در مرتبه بعد از قرآن کریم قرار دارد، همیشه مد نظر مترجمان و پژوهشگران بوده است. ارائه ترجمه از نهج‌البلاغه در دهه‌های گذشته رشد بیشتری داشته است. هریک از مترجمان کوشیده‌اند تا در حد وسع و توان خود، دین خود را در این رابطه ادا کنند؛ چرا که گفته‌اند: « آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید». 

 

از تازه‌ترین ترجمه‌های کتاب سید رضی، “بر شانه‌های اقیانوس” نام دارد که با هدف نشان ظرفیت‌ها و ابعاد هنری و ادبی کلام امیرالمؤمنین انجام شده است. این مجموعه پنج جلدی به کوشش حجت‌الاسلام و المسلمین علی رهبر، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان، انجام و از سوی دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است. 

مترجم در این اثر کوشیده تا از زاویه‌ای جدید به کلام امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه بنگرد و در این راه، تمام تلاش خود را مصروف داشته تا بتواند در کنار انتقال مفاهیم عمیق عرفانی، توحیدی، معنوی، حماسی و … بُعد زیبایی‌شناسی و ادبی این اثر را نیز با انتخاب واژگان مناسب، به مخاطب امروز منتقل و معرفی کند. 

مترجم پیش‌تر در این‌باره به تسنیم گفته بود: به فرمایش علامه جعفری، نهج‌البلاغه برای ساختن یک جامعه کامل چیزی کم ندارد؛ من تلاش کردم در مجموعه «بر شانه‌های اقیانوس» این ظرفیت از نهج‌البلاغه را در نظر بگیرم. 

مترجم کوشیده در کنار ارائه ترجمه، به نکات کلامی اثر نیز توجه ند و از آنجا که بخشی از مخاطبان کتابش جوانان هستند، از این طریق به برخی از شبهات در این زمینه پاسخ دهد. 

انتشارات جمکران به‌تازگی چاپ چهارم جلد نخست، چاپ سوم مجلدات دوم و سوم و چاپ دوم جلد چهارم را منتشر کرده است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

برگزیدگان هفدهمین جایزه جلال آل احمد معرفی شدند


به گزارش خبرنگار مهر، مراسم اختتامیه و معرفی برگزیدگان هفدهمین دوره جایزه جلال‌آل احمد عصر امروز چهارشنبه سوم بهمن در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

برگزیدگان این ‌رویداد به این ‌ترتیب معرفی شدند؛

در بخش ویراستاری که یکی از بخش‌های جانبی این دوره از جایزه جلال‌آل احمد است:

زهرا خیریه ویراستار کتاب کیمیای کرامت به عنوان برگزیده معرفی شد.

همچنین در بخش دیگری با حضو سیدعباس صالحی، مسعود کوثری، محسن جوادی، غلامرضا امیرخانی، ابراهیم حیدری و آزاده نظربلند، محسن کاظمی، برگزیدگان بخش مستندنگاری و نقد ادبی به این ترتیب معرفی شدند:

بخش مستندنگاری

«خاک کارخانه؛ پارچه‌های ناتمام چیت‌سازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» اثر شیوا خادمی، نشر اطراف به عنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

بخش نقد ادبی

«دیرش روایی» اثر بهمن نامور مطلق به عنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب شد.

به هریک از این برگزیدگان لوح تقدیر به همراه مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان اهدا شد.

در ادامه، برگزیدگان بخش داستان بلند و رمان و داستان کوتاه با حضور سیدعباس صالحی، محسن جودی، حیدری، کوثری قاسمعلی فراست، ابراهیم حسن‌بیگی، نیکنام حسینی‌پور و غلامرضا امیرخانی معرفی شدند.

بخش داستان کوتاه

«آن پری‌زاد سبز پوش» اثر صمد طاهری به عنوان برگزیده و «پرنده باز تهران» اثر ندا رسولی به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی شدند.

در این بخش لوح تقدیر به همراه مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به برگزیده تعلق گرفت.

بخش داستان بلند و رمان

کتاب‌های «دختران قبیله جنگ» اثر جواد افهمی و «دم اسبی» نوشته رامبد خانلری به عنوان آثار شایسته تقدیر اعلام شدند.

«سنگ اقبال» اثر مجید قیصری نیز به عنوان اثر برگزیده بخش داستان بلند و رمان معرفی شد.

در این بخش نیز لوح تقدیر به همراه جایزه ۵۰۰ میلیون تومانی به برگزیده اهدا شد.



منیع: خبرگزاری مهر

مهلت پویش کتابخوانی خط امین تمدید شد


به گزارش خبرگزاری مهر، پویش کتابخوانی خط امین رویدادی فراگیر در حوزه مطالعه کتاب است که از آغاز تاکنون بیش از ۳۰۰ هزار شرکت کننده در گروه‌های مختلف سنی به‌عنوان فعالین کتاب و کتابخوانی در آن شرکت کرده و در دبیرخانه پویش کتابخوانی خط امین ثبت نام کرده‌اند.

این‌پویش با توجه به استقبال دانش آموزان و دانشجویان سراسر کشور و درخواست اقشار مختلف مردم برای تمدید این مسابقه تا ۲۶ اسفند مصادف با میلاد امام حسن مجتبی (ع) تمدید شد.

تاکنون بالغ بر ۴ هزار و ۳۲ نفر آثارشان را در بخش‌های مختلف این‌رویداد به دبیرخانه رویداد ملی خط امین ارسال کرده‌اند.



منیع: خبرگزاری مهر

«انتخاب مردمی» به جایزه‌جلال اضافه شود/ادای دین به وصیت جلال


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ورود رمان به ایران را می‌توان همزمان با ورود مدرنیته دانست. جامعه ایرانی، در پی تحولاتی که از اواخر دوره قاجار به مرور در خود شاهد بود، در زمینه ادبیات و شیوه‌های بیان ادبی نیز درون تحولاتی قرار می‌گرفت که به سرعت در حال انجام و گسترش بودند. این تحولات که در دوره پهلوی اول و دوم به اوج می‌رسیدند و جامعه ایرانی را با نوآوری‌های بسیاری مواجه می‌کردند، سبب پدیدآیی گونه‌ای ادبی (در تعریف عام‌تر و جهانی‌تر آن) به نام “رُمان” گشتند.

رمان‌ها از ابتدای دوران معاصر ادبیات ایران تاکنون رشد و تغییرات بسیاری را تجربه کرده‌اند و می‌کنند که متأثر از شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی بوده است؛ با این همه چند سالی است که ادبیات داستانی از دوران اوج خود در دهه‌های 70 و 80 فاصله گرفته و به گفته منتقدان، بیشتر به گرته‌برداری از رمان‌های غربی روی آورده است.

در سال‌های اخیر،‌ هیئت داوران جایزه‌جلال‌، در بیانیه‌های خود آسیب‌هایی را برای رمان ایرانی برشمرده‌اند از جمله کیفیت نامناسب رمان‌های ایرانی‌، موضوعات تکراری و زرد،‌ کپی‌برداری از داستان‌های ترجمه شده و فقدان اقلیم در رمان‌های ایرانی‌، در برخی دوره‌ها برخی از این آسیب‌ها از جمله فقدان اقلیم برطرف شده و در برخی دوره‌ها همچنان وجود داشته است.

هفدهمین دوره جایزه جلال امروز سوم بهمن ماه برگزیدگان خود را خواهد شناخت‌،  در این دوره 5 اثر رد بخش رمان به عنوان نامزد نهایی معرفی شده‌اند‌، هزار و 265 رمان شناسایی شده در این بخش توسط  ابراهیم حسن بیگی، محمدرضا شرفی‌خروشان و مهدی کفاش  ارزیابی شده اند‌، خبرگزای تسنیم در آستان اختتامیه جایزه جلال،‌ با مهدی کفاش داور بخش رمان درباره چند و چون کمی و کیفی آثار این حوزه گفت‌وگو کرده است. این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

*تسنیم: در این دوره جایزه جلال با هزار و 265 اثر در حوزه داستان بلند و رمان مواجه بودیم که البته نسبت به سال ماقبل،‌ با کاهش در تعداد همراه بود،‌ این حجم از انتشار اثر در حوزه رمان می‌تواند نشانه‌ای از فعالیت جدی ادبیات ایران باشد؟ یا ما با کتاب‌سازی در حوزه رمان مواجهه هستیم.

پاسخ به سوال شما نیازمند پاسخ به سوال ابتدایی‌تری است و آن اینکه آیا از سال پیش تا امسال تعداد کتابخوان‌های ما افزایش پیدا کرده است یا نه؟ آیا سرانه مطالعه در کشور بالاتر رفته است؟ اگر این سرانه مطالعه بالاتر رفته باشد، ما با فعالیت جدی ادبیات ایران مواجهیم یعنی نویسندگان توانسته‌اند با مخاطب خود ارتباط بیشتری پیدا کنند. اما اگر این سرانه مطالعه پایین‌تر از سال پیش آمده باشد و شمارگان کتاب ثابت مانده یا پایین‌تر آمده باشد، به معنای این است که تعدد عناوین کتاب نشانه تولید رمان‌هایی است که هیچ نسبتی با دغدغه‌های خوانندگان ندارد و تنها به دلیل منافع شخصی یا وظیفه نهادی یا سازمانی منتشر شده است.

درست است که ما جشنواره را در طول سال به خلاف جشنواره فجر،‌ می بینیم ولی چیزی که کم دارداین امار فروش داخلی هم بیاید،‌ این تشخیص با خوانندگان است

* تسنیم: محتوای رمان ایرانی را به لحاظ مضمون چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به عبارت دیگر رمان ایرانی بیشتر در چه مضامینی و با چه نگاه‌هایی نوشته می‌شود؟

انسان ایرانی مانند قرن‌های پیش جداشده از انسان در سایر نقاط جهان نیست. گسترش دنیای ارتباطات موجب شده است که انسان ایرانی را نتوان جدا از موقعیت جهانی او دید. بسیاری از دغدغه‌ها و مسائل انسان ایرانی مسائل مشترک انسانی در جهان است. مضامینی که از این مسائل به  دست می‌آید هم مضامین مشترک انسانی است. مانند عشق، دوستی، نفرت، جنگ، انتقام، جوانمردی، فداکاری و ایثار، استعمار، بهره‌کشی، تبعیض، فقر و نداری در هر جای جهان مسائل انسانی مشترک است که در زمینه‌های متفاوت فرهنگی جوامع مختلف، بازخوردهای متفاوتی دارند.

توجه به اسطوره‌های سرزمینی، گذشته تاریخی و تمدن، نژادها، زبان و خرده فرهنگ‌های متفاوت، باعث تفاوت در شیوه پرداخت و شخصیت پردازی و مضمون رمان‌های ایرانی با رمان‌های جهان شده است. رمان ایرانی هم با طرح این مسائل مشترک در بستر ایران با  اولویت بومی، سعی در معرفی ایران و شناساندن انسان ایرانی به جهان دارد تا در ساخت فرهنگ و تمدن در گستره جهانی سهیم باشد.

*تسنیم: چقدر از این مضامین دغدغه‌های امروز جامعه ایرانی است؟ چقدر رمان و ادبیات ما آینه جامعه بوده و چه اندازه حاصل دغدغه‌ها و تفکرات شخصی نویسندگانش؟

همانطورکه گفتم تفاوت در اولویت‌بندی دغدغه‌ها است. تجربیات زیسته و شخصی نویسنده درگذر ازاین دغدغه‌ها، این اولویت‌ها را در ذهن نویسنده به مسأله اصلی و مضمون مورد توجه‌ در رمانش تبدیل می‌کند. این انتخاب هر نویسنده‌ای است و نویسنده ایرانی هم مستثنی نیست.

پرداختن به دغدغه‌های امروز بیش از آنکه کار داستان‌نویس باشد کار خبرنگار، مستندنگار و جستارنویس است. نوشتن رمان، اندیشیدن به تغییر جهان است نه تکرار و بازنویسی دوباره! تغییری دقیق و حساب شده و بر مبنای طرح که برآمده از احساس است اما احساساتی نیست! کار رمان‌نویس بازآفرینی آن چیزی است که در گذشته تاریخی اتفاق افتاده و تغییر آن به مدد تخیل به شکل مطلوب‌تری که می‌توانست اتفاق بیفتد است. این حرکت از شکل موجود به شکل مطلوب گاهی با نشان دادن تلخی‌های گذشته و حال است تا جلوی تکرار آنها گرفته شود. گاهی هم نویسنده از واقعیت موجود فاصله می‌گیرد تا جهانی نو بنیاد را برای آینده پایه ریزی می‌کند و جهان مطلوب یا نامطلوبش را در معرض قضاوت خواننده قرار دهد که می‌توان آن را بشارت یا انذار نویسنده تلقی کرد.

*تسنیم:  در دوره‌ای داوران بخش رمان در بیانیه‌های خود از وضعیت آینده رمان ایرانی ابراز نگرانی کرده و از خطر گرته‌برداری از رمان غربی سخن گفته بودند‌، آیا این دغدغه همچنان وجود دارد و در آثار مشاهده می‌شود؟

بله، من هم گرته‌برداری از رمان‌های غربی را اشتباه می‌دانم زیرا که رمان ریشه در باورهای قومی و آداب و فرهنگ اهالی یک اقلیم دارد و نمی‌توان یک شیوه و سبک زندگی را برای همه خوانندگان اقلیم دیگر تجویز کرد. ضمن اینکه بهترش را همان نویسنده غربی نوشته است و خواننده ایرانی می‌تواند به آسانی به نسخه اصلی‌اش دسترسی داشته باشد. مگر اینکه نویسنده ایرانی در آثار غربی، مضمون تازه‌ یا شیوه پرداخت تازه‌ای را بیابد و  بخواهد دست به بازآفرینی و بومی‌سازی بر بستر فرهنگ ایرانی بزند که نه تنها مذموم نیست که بسیار هم پسندیده است و موجب تناوری ادبیات داستانی ایران و تنوع گونه‌های مختلف برای سلایق مختلف خوانندگان خواهد شد.

*تسنیم:  به نظر شما جایزه جلال در ادبیات ایران تاثیرگذار است؟اگر نیست،‌ چرا؟ و اگر هست،‌ چه تاثیری داشته است؟

به نظر من اعتبار یک جایزه ادبی در جهان به استمرار آن است. برگزاری هفده دوره موفق جایزه جلال آل احمد، با همه فراز و فرودی که در ادوار مختلف داشته آن را تبدیل به معتبرترین جایزه ادبی ایران و نشان معتبری برای ادبیات داستانی معاصر فارسی در جهان کرده است.

بهترین ادای دین به وصیت جلال آل احمد

*تسنیم: به نظر شما جایزه جلال باید اشاعه‌دهنده تفکر جلال در ادبیات باشد یا جلال تنها نامی است که این جایزه یدک می‌کشد؟ برخی معتقدند که جلال باید به واسطه جایزه جلال در ادبیات ما ظهور و بروز پیدا کند؟

اگر به وصیت‌نامه جلال آل احمد که در آستانه رفتن به حج نوشته مراجعه کنید، او بیش از آنکه بر ترویج خود و آثارش تأکید داشته باشد، توصیه‌اش صرف هزینه از ماترکش برای پرورش استعدادهایی است که توانایی مالی ادامه تحصیل ندارند. دوره‌های آل جلال ، اقلیم قلم، پایگاه نقد داستان،…که در تمام این سالها به همت وزارت ارشاد و خانه کتاب و ادبیات ایرانیان به عنوان متولی برگزاری جایزه جلال انجام شده است بهترین ادای دین به وصیت جلال آل احمد با توجه به نویسندگان و استعدادهای جوان دور از پایتخت و در سراسر ایران بوده است که امیدوارم با همت و توجه و امکانات بیشتر مسئولان دلسوز ادامه یابد.

*تسنیم:‌ پیشنها شما برای ارتقای جایزه جلال چیست؟

جایزه جلال آل احمد جایزه‌‌ای است که آثار منتشر شده دریکسال نشر را مورد داوری قرار می‌دهد. به خلاف رویه جشنواره فیلم فجر ومشابه نمونه سینمایی خارجی جایزه اسکار است که آثار اکران شده در سینمای آمریکا در یکسال را داوری می‌کند. در جایزه اسکار چون فیلم‌ها در طول سال اکران شده و نقدهای فراوان و نظرات بینندگان جمع‌آوری شده است، اعضای آکادمی اسکاراین توجه مردمی را هم در داوری مورد ملاحظه قرار می‌دهند.

«جایزه انتخاب مردمی جلال»

برای تأثیرگذاری بیشترجایزه جلال در میان مخاطبان، جای  «جایزه انتخاب مردمی جلال» در این میان خالی است. به نظرم مهم است که بدانیم چه رمانی و در چه ژانری، فارغ از داوری داوران جشنواره، مورد اقبال بیشتر خوانندگان و فروش بیشتر قرار گرفته است، معرفی و نقد بیشتری در موردش نوشته شده و به اصطلاح داغ شده است.

پیشنهادم برای سال آینده طراحی سازوکار رتبه‌دهی و مشارکت مستقیم خوانندگان در رویه داوری جلال است. چون ارزش این بخش جایزه جلال آل احمد نباید کمتر از انتخاب داوران باشد، نیاز به تصمیم‌گیری وزیر محترم ارشاد و احتمالا تغییراتی در اساسنامه مصوب شورای انقلاب فرهنگی است. البته می‌توان در سال اول به عنوان بخش جنبی جشنواره جلال آن را اضافه کرد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

طرح ویژه فروش حضوری و مجازی کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌  ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: در راستای توزیع عادلانه یارانه فرهنگی، ترویج کتابخوانی و توجه ویژه به کتابفروشی‌ها به عنوان آخرین حلقه زنجیره نشر؛ به مناسبت چهل‌وهفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از 12 تا 22 بهمن (1403) طرح ویژه فروش حضوری و مجازی کتابفروشی‌ها با اختصاص یارانه جدید خرید کتاب به همه ایرانیان اجرا می‌شود. 

وی افزود: در این طرح ویژه برای هر ایرانی تا سقف یک میلیون تومان خرید، 25 درصد یارانه کتاب اختصاص یافته است که همزمان هم به صورت حضوری از کتابفروشی‌های عضو طرح و هم به صورت غیرحضوری از طریق تارنمای اینترنتی بازار کتاب به نشانی Bazarketab.ir قابل استفاده است.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در ادامه با اشاره به این نکته که این یارانه شامل همه ایرانیان خواهد شد، گفت: یارانه این طرح علاوه بر یارانه‌های قبلی است و افرادی که تاکنون یارانه‌های سالانه و مناسبتی خود را مصرف کرده‌اند نیز می‌توانند از یارانه این طرح بهره‌مند شوند. هزینه ارسال کتاب‌ها برای خریداران و کتابفروشان در این طرح رایگان است.

وی همچنین یادآور شد: تمام کتابفروشی‌های سراسر کشور می‌توانند در این طرح شرکت کنند. از آنجا که برای فروش در هر دو شکل حضوری و مجازی لازم است کتابفروشان عضو سامانه بازار کتاب باشند، آن دسته از کتابفروشی‌هایی که تاکنون عضو این سامانه نبوده‌اند می‌توانند از طریق نشانی v.bazarketab.ir در سامانه ثبت نام کنند؛ و سپس در پنل کاربری خود از طریق منوی «طرح‌های فروش/ طرح فروش دهه فجر 1403» نیز ثبت نام کنند. اما کتابفروشی‌های عضو سامانه تنها کافیست تنها مرحله دوم را انجام دهند.

ابراهیم حیدری در پایان گفت: همکاران ما در پشتیبانی سامانه با تلفن91009898ـ021 در ساعات اداری پاسخگوی سوالات و آماده راهنمایی هستند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

کتاب گران نیست، جیب مردم خالی‌ست!


خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ – حسام آبنوس: «کتاب گران است» این گزاره غلط بارها و بارها از سوی افراد مختلف تکرار می‌شود و پرتکرارترین آن هم از سوی جامعه مصرف‌کننده‌ای است که می‌خواهد گاهی کتابی بخرد ولی با قیمت‌هایی روبه‌رو می‌شود که دود از کله‌اش بلند می‌کند. قیمت‌هایی که واقعاً هم کم نیستند ولی اگر بخواهیم کمی با جزئیات درباره آن حرف بزنیم شاید به این جمع‌بندی برسیم که کتاب خیلی هم گران نیست. به هر صورت ماجرای قیمت کتاب به قدری مسئله مهمی است که پایش به نشست خبری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم باز شد. هرچند سید عباس صالحی سعی کرد با توجه به محدوده فعالیت و مسئولیتش به آن جواب بدهد که یکی از آن جواب‌هایی است که نه تنها دردی از مخاطب برطرف نمی‌کند که او را به جوابی ارجاع می‌دهد که او خیلی متوجهش نمی‌شود.

سید عباس صالحی در اولین نشست خبری خود بعد از تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم که روز ۲۳ دی برگزار شد، در پاسخ به سوالی مبنی بر قیمت کتاب و حذف شدن آن از سبد خانوار گفت: «این اتفاق با متغیر قیمت کاغذ خود را نشان داد. با توجه به ثبات نسبی کاغذ و یارانه‌های بودجه‌ای که از نظر ارزی در حوزه کاغذ در سال ۹۸ قرار گرفت، مدیریت بر فضای قیمت کتاب به شکل نسبی بود اما در سال‌های اخیر این مشکل قابل توجه شده است. متغیر اصلی این حوزه کاغذ است و در نوسانات مؤثر است. ما هم در نامه‌ای که به جناب عارف معاون رئیس جمهور نوشتیم این درخواست را داریم. متغیر ارز و تغییرات قابل توجه آن که مؤثر در این حوزه است، همچنان شرایط خود را ایجاد کرده و این خطر را جدی می‌کند که کتاب به یک کالای لوکس تبدیل شود.»

مسئله اول در این پاسخ این است که آقای وزیر ماجرای قیمت کتاب را به قیمت کاغذ و بعد به نوسانات دلار گره زد. گره زدنی که خیلی هم بی‌راه نیست. ولی آیا نوسانات قیمت دلار و تأثیر آن بر کاغذ باید سبب حذف شدن این محصول فرهنگی از سبد خانوار ایرانی شود؟ با این منطق اگر از وزیر کشاورزی درباره حذف شدن «مرغ» یا «گوشت» از سبد غذایی خانواده ایرانی سوال شود، احتمالاً او هم پاسخ خواهد داد به دلیل نوسانات قیمت دلار، قیمت خوراک دام و طیور هم متغیر است و باعث حذف مرغ و گوشت از سبد مصرف خانوار شده است. مسئله اول این است که مگر نوسانات دلار و تأثیر آن بر کالاها که امر امروزی نیست که بخواهیم حذف کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار را به آن گره بزنیم. علاوه بر این چون اینجا حرف از کتاب است کسی حساس نمی‌شود ولی اگر مرغ و گوشت هم از سبد خانوار حذف شود مسئولین اینگونه با آن مواجه می‌شوند و از «لوکس شدن» مرغ و گوشت سخن به میان می‌آورند؟

از سوی دیگر این سوال وجود دارد مگر چند درصد از ناشران از کاغذ حمایتی و یارانه‌ای استفاده می‌کنند که آقای وزیر علت حذف کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار را به آن گره می‌زنند. کتاب‌هایی که بدون پشتوانه کاغذ یارانه‌ای و حمایتی منتشر می‌شوند و مخاطبان خود را دارند دلیلی بر رد این ادعا است که بخواهیم حذف شدن کتاب را به ماجرای نوسانات دلار و ناپایداری قیمت کاغذ گره بزنیم. علاوه بر این توصیه می‌کنم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی و سایر مدیران مرتبط در حوزه کتاب، بعد از ساعت هشت شب سری به خیابان انقلاب بزنند تا ببینند «اُفست‌فروشان» چگونه عرصه خیابان و پیاده‌رو را فتح کرده‌اند و کتاب می‌فروشند. آیا این کتاب‌ها نیز با کاغذ حمایتی و دولتی منتشر می‌شوند؟ کتاب‌هایی که اصطلاحاً به آن‌ها کتاب‌های قاچاق گفته می‌شود و با کاغذ آزاد منتشر می‌شود و اتفاقاً مخاطبان خوبی هم دارند و فروش می‌روند. پس اینکه ماجرای حذف کتاب را به قیمت کاغذ گره بزنیم، آدرس غلط دادن است. البته منکر نیستم کاغذ به عنوان ماده اصلی و اولیه تولید کتاب نقش مهمی در تولید کتاب دارد ولی همه قصه حذف کتاب از سبد مصرف فرهنگی خانوار نیست و شاید بهتر است ماجرا را جای دیگری دنبال کنیم.

سیدعباس صالحی در بخش دیگری از پاسخش به «تبدیل شدن کتاب به یک کالای لوکس» اشاره می‌کند. اشیا و محصولات یا ذاتاً لوکس‌اند یا شرایط و اقتضائاتی سبب لوکس‌شدن آن‌ها می‌شود. کتاب طبیعتاً در دسته اول نیست و در دسته دوم قرار می‌گیرد. اما چه چیزی باعث شده کتاب تبدیل به کالای ظاهراً لوکسی شود که دست مخاطبان به آن به راحتی نمی‌رسد؟ به گمانم پاسخ به این پرسش، روشن می‌کند که پیچ قضیه کجاست و سیدعباس صالحی به ظرافت از کنار آن عبور کرده و آن را مسکوت گذاشته است. بر این باورم که ماجرای حذف کتاب از سبد خانوار و لوکس شدن آن نسبت مستقیم با درآمد و هزینه‌های خانوار دارد که سیدعباس صالحی نخواست درباره آن حرفی بزند. در واقع حتی اگر بپذیریم که قیمت کاغذ عامل گرانی کتاب است که معتقدم مطلق نیست، کالاها و محصولات دیگر هم با نوسان قیمت دلار بالا و پایین می‌شوند و این اتفاق تازه‌ای نیست که آقای وزیر آن را اینگونه برجسته کرده است. مردم در قصه گران شدن همه محصولات دارند این ماجرا را می‌بینند ولی کتاب و سایر محصولات فرهنگی قربانی این نوسان و ناپایداری است که دلیلش این است که با توجه به وضعیت معیشتی و درآمدی آن‌ها مردم اول به فکر سیر کردن شکم خود و خانواده‌شان‌اند و اگر چیزی بماند به تفریحات و بعد آموزش اختصاص می‌دهند و کتاب در پایین‌ترین مرتبه اولویت‌ها قرار دارد. هرچند که این جواب آقای وزیر برای صنف نشر جواب راضی‌کننده و شادی‌آوری بود ولی دردی از مردمی که دلشان می‌خواهد کتاب بخوانند ولی دستشان به آن نمی‌رسد، دوا نمی‌کند. مردمی که به دلیل تنگدستی قید کتاب را زده‌اند و وضعیت حقوق و دستمزد سبب شده که کتاب ظاهر لوکس به خود بگیرد.

حالا بیایید با هم یکی دو تا آمار بررسی کنیم تا شاید بیشتر در جریان ماجرای گران بودن یا نبودن کتاب قرار بگیریم. برای این بررسی سراغ کتابی رفتم که در طول سال‌ها بارها تجدید چاپ شده و کتابی بوده که روند فروش آن متوقف نشده و همواره در بازار وجود داشته است. در مورد اول در سال هشتاد و هشت، قیمت پشت جلد آن کتاب دوازده هزار تومان بوده است. بنا بر خبری از سایت وزارت کار، حداقل دستمزد در آن سال دویست و هفتاد و چهار هزار و پانصد تومان تصویب شده بود. یعنی قیمت آن کتاب کمی بیشتر از چهار درصد (چهار و سه دهم درصد) حقوق یک ماه یک کارگر بوده است.

حالا بیایید به سال هزار و چهارصد و سه. حداقل دستمزد در این سال برای کارگر نه میلیون و ششصد و شصت و شش هزار تومان در نظر گرفته شده است. حالا باید برای همان کتاب دوازده هزار تومانی که الان ششصد و چهل و پنج هزار تومان قیمت دارد، چیزی حدود کمی بیشتر از شش و نیم درصد (شش و شصت و هفت صدم درصد) از حقوق یک ماه کارگر پرداخت شود.

یعنی بعد از گذشت ۱۵ سال قیمت آن کتاب چیزی حدود دو درصد در نسبت با حقوق کارگران افزایش قیمت داشته است. این در حالی است که مرغ و گوشت و سایر ملزومات اولیه مانند مسکن و پوشاک افزایش قیمت‌های نجومی داشته است. پس مسئله گرانی کتاب نیست مسئله آنجاست که هزینه‌های دیگر زندگی به قدری بر مردم گران آمده که ترجیح می‌دهند قید کتاب و استفاده از محصولات فرهنگی را بزنند. این آدرس غلطی که حالا وزیر فرهنگ هم به آن ارجاع می‌دهد پاک کردن صورت مسئله است. صورت مسئله‌ای که ریشه در دستمزد و توان مالی افراد دارد و ربطی به قیمت کاغذ و حواشی آن ندارد. در واقع مردم برایشان حواشی صنعت اهمیتی ندارد، همانطور که آن‌ها کاری ندارند قیمت خوراک دام و طیور بر اثر نوسانات دلار به چه وضعیتی در آمده، کاری هم به اینکه قیمت دلار چه تأثیری بر قیمت کاغذ و در پایان قیمت تمام‌شده کتاب می‌گذارد، ندارند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر می‌خواهد واقع‌بینانه به ماجرای مطالعه و خرید کتاب نگاه کند، باید در مجموعه دولت فکری به حال دستمزدها و معیشت خانوار کنند و از دادن آدرس‌های غلط به افکار عمومی، مخاطبان و اهالی حوزه کتاب پرهیز کنند. اگر کتاب شده حکایت ضرب‌المثل: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» دلیلش این است که مردم توان دست بلند کردن ندارند و اصطلاحاً «از کوته‌ی ماست که دیوار بلند است» وگرنه کتاب کالای لوکسی نیست و نباید هم باشد و دولت و مجموعه آن باید برای دسترسی همگانی و برقراری عدالت فرهنگی تلاش کنند. این حق تمام شهروندان است که به محصولات فرهنگی روز به آسانی دسترسی داشته باشند و مسئولین با آدرس غلط دادن فقط از خود سلب مسئولیت می‌کنند. هرچند می‌توان با تخصیص بودجه به گسترش شبکه کتابخانه‌های عمومی کشور (مانند اتفاقی که در دولت سیزدهم روی داد) دسترسی مردم به کتاب‌ها را آسان‌تر کرد. اتفاقی که می‌تواند زمینه گسترش عدالت فرهنگی را فراهم کند و افراد بیشتری را در بخش‌های مختلف کشور به کتاب وصل کند.



منیع: خبرگزاری مهر

وحید یامین‌پور با کتاب تازه‌اش در بازار نشر ظاهر شد


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «عربیکا؛ سقر به لبنان در روزهای غم و شادی» به قلم وحید یامین‌پور توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار شده است.

بر اساس این گزارش، این کتاب روایتگر سفری پرماجرا به لبنان و تجربه‌های نویسنده از دل جنگ و بحران‌های این کشور است. یامین‌پور در این اثر با توصیف حال و هوای کشور لبنان و مردم مقاوم آن، تصویری زنده و تأثیرگذار از زندگی و ایستادگی در شرایط سخت ارائه می‌دهد.

عربیکا راوی ما بین اولین سفر نویسنده در سال ۲۰۰۳ و دیدار با سید حسن نصرالله و آخرین سفرش در سال ۲۰۲۴ و پس از شهادت سید مقاومت است.

یامین‌پور در این کتاب، دیدار خود با سید حسن نصرالله را که در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، روایت کرده و همچنین به سفرش پس از طوفان الاقصی در همان سال پرداخته است. علاوه بر آن، عربیکا با نگاهی تاریخی به مقاومت فلسطین و مسئله صهیونیسم، به معرفی چهره‌های شاخص جبهه مقاومت نیز می‌پردازد.

در بخش‌هایی از این سفرنامه، تجربه‌های نویسنده در مواجهه با بمباران‌ها، شهادت‌ها و شرایط نابسامان لبنان، به‌ویژه پس از شهادت سید حسن نصرالله، با نثری تأثیرگذار روایت شده است. این اثر با جزئیات دقیق، به‌گونه‌ای به ترسیم بحران‌ها و رشادت‌های مردم لبنان می‌پردازد که مخاطب را با واقعیت‌های ملموس این مقاومت آشنا می‌کند.

یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، جنبه آموزشی آن است. عربیکا برای کسانی که از تاریخ آغاز مقاومت لبنان و فلسطین بی‌اطلاع هستند، به‌خوبی روند شکل‌گیری و تداوم این مقاومت را توضیح می‌دهد و تصویری روشن از چگونگی رسیدن به این نقطه از ایستادگی را ارائه می‌کند همچنین ما شناختی نسبت به فرماندهان شاخص مقاومت دست پیدا می‌کنیم.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: این مردم تا به حال دست کم سه‌بار خانه‌شان را از نو ساخته‌اند. آن جنوبی حتی همین چندماه پیش همان موقع که در حیاط خانه‌اش قلیان می‌کشید و به در و دیوار خانه‌اش نگاه می‌کرد، نقشه جدید خانه را در ذهنش کشیده؛ با خودش گفته: «اگر دفعه بعد اسرائیل خرابش کرد، این‌بار این‌طوری می‌سازمش.»

کتاب «عربیکا» که شرح سفر وحید یامین‌پور به کشور لبنان است در ۲۰۰ صفحه و با قیمت ۲۲۵ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر