از صحن انقلاب بود که به حج مشرف شدم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ یکی از جدیدترین سفرنامه‌های منتشر شده حج‌،‌ «آواز حجاز» است که سفرنامه عمره دانشجویی محمدصالح سلطانی است،‌ این سفرنامه به جهت اینکه پس از9 سال از آخرین عمره دانشجویی به حج انجام شده‌، روایت‌های جدیدی از عربستان را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

نویسنده خود درباره سفرش می‌گوید:  «یک دهه پس از تنش‌های گسترده‌ی سیاسی و در روزگارِ تنگناهای اقتصادی، تجربۀ سفر به عربستان  برای ایرانیان به یک تجربۀ سخت و ویژه تبدیل شده است. چنین تجربه‌ای عمدتاً نصیب کسانی می‌شود که از سال‌ها قبل برای حج تمتع نوبت گرفته و ثبت‌نام کرده‌اند. در چنین شرایطی، فرصت سفر به مدینه و مکه در قالب یک کاروان دانشجویی، تجربه‌ای خاص و گران‌بها محسوب می‌شود. من این توفیق را داشتم که در قالب اولین کاروان عمره دانشجویی ایران پس از 9  سال، طعم شیرین این سفر را بچشم؛ سفر به یک «عربستان جدید» که شباهتی به آن‌چه از این سرزمین در ذهن ما ایرانیان شکل گرفته نداشت.»

«آواز حجاز روایتی از این سفر است؛ سفری آکنده از معنویت و لبریز از سؤال؛ معنویتی آمیخته به حال‌وهوای دل‌نشینِ آن دو شهرِ نورانی، و سؤالاتی برخاسته از مواجهه با سعودی نسخه‌ 2024!»

نویسنده در سال 1403 به همت بنیاد ملی نخبگان به مکه مشرف می‌شود،‌ او درباره انگیزه‌اش برای نوشتن سفرنامه می‌گوید:‌ این کاروان ویژه بود، چرا که قرار بود بعد از حدود 9 سال اولین کاروان عمره دانشجویی راهی مکه شود. می‌دانستم که در این مدت تغییر و تحولات زیادی در عربستان اتفاق افتاده و این انگیزه ایجاد می‌کرد که سفر را روایت کنم. به جز این جنبه‌های معنوی ویژه سفر مزید بر علت بود که باعث شد این سفر را در قالب سفرنامه روایت کنم و در اختیار مخاطبان قرار دهم.»

نویسنده در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که مشرف شدنش به مکه را رویای تعبیر شده‌اش می‌داند،‌ رویایی که بارها آن را در دعاهای صحن انقلاب مشهد از خدا خواسته است و می‌نویسد: 

«همه چیز این سفر غیرعادی بود به خوابی شبیه بود عطرآگین و دلکش انگار لمس تن فرشته‌ای بود این سفر؛ همان قدر گرم و لطیف و خواستنی. نمی‌دانم این رؤیای تعبیر شده پاداش چه بود و از کجا مثل نهر عسل سرریز شد به زندگی‌ام. شاید حاصل  شب‌های قدر بود شاید اثر دعای خیر عزیزی، شاید نشانه‌ای.

نمی‌دانم، من که فکر می‌کنم از برکت دعاهای صحن انقلاب مشهد بود که مشرف شدم؛ و مگر نه اینکه مسجد‌الحرام هم خود «صحن انقلاب» است؟ صحن انقلاب روح در پیشگاه خدای سبحان … و مگر نه اینکه مدینه هم یکسر صحنِ انقلاب» است؟ انقلاب پیامبر در برابر ظلم و اقامه حکومت عدل نبوی … می‌بینید؟ اشتباه نمی‌کنم من این سفر را از صحن انقلاب دارم از ایستادن در مقابل گنبد سلطان توس و التماس تشرف به سرزمین وحی و اصلاً من پیدا نمی‌کنم دعای مستجابی را جز آنکه یک بار در صحن انقلاب خواسته باشمش …

این روایت من است از عُمره‌ای شگفت از سفری پرتجربه و از تأملاتی  به قدر بضاعت و به اندازه مشاهدات، در احوالات عربستان سعودی؛ سرزمینی که 10 روز میزبان ما بود به ضیافتی آکنده از نشانه‌هایی اعجاب آور و تحولاتی پرسش‌ساز. ما مهمان سرزمینی بودیم که رویاهای بزرگی را در سر می‌پروراند و چهار نعل به سوی قله‌های بلند توسعه در قامت و سیاق عربی کلمه  پیش می‌رود و می‌تازد و این احوالات سوال برانگیز است و تأمل آفرین.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پالس ضعف مدیران حوزه کتاب به بهانه احیای روابط


به گزارش خبرنگار مهر، فروردین ۱۴۰۳ بود که هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از حضور در این رویداد فرهنگی انصراف داد و از اتباع خود خواست که از سفر به ایران و سرزمین‌های اشغالی خودداری کنند. اتفاقی که سبب شد برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران در آخرین دقایق کشور دیگری را به عنوان مهمان ویژه جایگزین کنند. این اتفاق در حالی صورت گرفت که ایران عملیات وعده صادق ۱ را اجرا کرده بود و هند «بی‌ثباتی منطقه» را بهانه عدم حضورش کرد و برنامه‌ریزی گردانندگان این رویداد بزرگ فرهنگی را برهم زد.

حال امروز ابراهیم حیدری، مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران در حاشیه نشست خبری جایزه جلال آل‌احمد در پاسخ به خبرنگار مهر مبنی بر اینکه شنیده شده در صدد سفر به این کشور است، گفته: «به دنبال احیای روابط هستیم تا بخشی از ادبیات و ارتباطمان را که قطع شده است احیا کنیم و کتاب‌های حوزه جایزه ادبی جلال آل‌احمد و اشتراکات‌مان در حوزه فرهنگ را از طریق خانه فرهنگی که در آنجا داریم احیا کنیم. به این ترتیب این ارتباطات را بیشتر کنیم تا در هر دو نمایشگاه شاهد حضور جدی‌تری باشیم.» این در حالی است که هنوز زمان زیادی از برخورد ناپسند هند در قبال بزرگترین رویداد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نگذشته و بابت آن هم ابراز پشیمانی نکرده و از این حرکت بوی رفتاری توأم با ذلت به مشام می‌رسد. در صورتی که برخورد ایران در ماجرای عملیات وعده صادق ۱ حرکتی اقتدارآمیز و در مسیر صیانت از حقوق از دست رفته خود در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه بود و حالا مسئولین فرهنگی با این سفر رویکردی را دنبال می‌کنند که بیشتر حکایت از این دارد که هر کشوری که ایران را تحقیر کند ایرانیان باز هم با روی باز به مهمانی آن‌ها می‌روند.

ابراهیمی در پاسخ به خبرنگار مهر تاکید داشته که به دنبال «احیای روابط هستیم» ولی فراموش کرده که این روابط اگر نیاز به احیا داشته باشد نیز باید از سوی مسئولین هندی صورت بگیرد نه از جانب کشور میزبان. از این گذشته مگر این روابط از بین رفته بوده که حالا با اقدامی که ایران در آن پیش‌قدم باشد به دنبال احیای آن باشد. اگر بنا بر احیا روابط باشد نیز باید از سوی طرف هندی این پیش‌قدم شدن صورت می‌گرفت ولی چیزی که در عمل شاهد آن هستیم ارسال پالس ضعف به کشورهایی است که فکر می‌کنند هر اقدامی علیه این کشور داشته باشند با روی باز مسئولان روبه‌رو خواهند شد.

همچنین ابراهیم حیدری درباره حضور مجدد هند به عنوان مهمان ویژه در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب گفت: «رایزنی‌هایی برای حضور هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب شده است.» این در حالی است که یک مرتبه این مهمان در آستانه رویداد زیر میز زده و حضور خود را ملغی کرده و حالا باز مسئولین دولتی می‌خواهند با رایزنی این کشور را به عنوان مهمان ویژه در این رویداد پذیرا باشند.

ایکاش خانه کتاب و ادبیات ایران به عواقب چنین اقدامی فکر می‌کرد و بعد برای اجرای تشریفات سفر پیش‌قدم می‌شد و پا در این سفر می‌گذاشت تا به زعم خود بتوانند روابط میان دو کشور را احیا کنند.



منیع: خبرگزاری مهر

شعری که پای شاعرش را به خانه خدا باز کرد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، معمولاً این نویسنده‌ها بودند که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب دست به قلم شده و سفرنامه‌هایی از سفر حج خود را وارد حوزه ادبیات کرده‌اند،‌ اما در این بین شاعرانی خوش ذوق نیز دست به قلم شده و تلاش کرده‌اند با لحن و بیان شاعرانه و با استفاده از روح لطیفی که شاعر از آن بهره‌مند است،‌ به روایت خود از منتهای عالم بپردازند.

یکی از این سفرنامه‌ها‌، سفرنامه «سنگ در سرزمین آینه‌ها» نوشته آرش شفاعی است. آرش شفاعی اگرچه بیشتر با شعر و شاعری‌اش در دنیای ادبیات شناخته شده است،‌ از قضا واسطه باز شدن پایش به خانه خدا نیز همین شعر و شاعری بوده است،‌ شفاعی در سال 83 شعری با مطلع «خلق چرخیدند چرخیدند تا کامل شدند» را برای کنگره سراسری شعر حج ارسال می‌کند که مقام نخست بخش شعر کهن را برای او به ارمغان می‌آورد و جایزه این بخش نیز سفر حج تمتع بوده است.

اما شفاعی در کنار شعر و شاعری یک روزنامه‌نگار است،‌ او در این سفرنامه تلاش کرده با زبانی ساده و قابل فهم تأملات و خاطرات این سفر را در لحظه ثبت کند. او خود در مقدمه اشاره می‌کند که به دنبال نوشتن سفرنامه نبوده،‌ بلکه بیشتر سعی کرده آنچه در لحظه حس می‌کند به قلم بیاورد.

شفاعی در مقدمه این کتاب داستان مشرف شدن خود به حج را چنین بیان می‌کرد:

جده؛ خانه نخست

همان روز که علیرضا سلطانی از دفترشعر جوان زنگ زد و گفت: ساعد تاکید کرده به شفاعی بگویی حتما این هفته، جلسه بیاید به دلم افتاد که آن حال شیرین صبح‌گاه پاییزی یکی از روزهای آبان 1382 کار خودش را کرده است.

صبحگاهی را می‌گویم که بی‌خود از خواب بیدار شدم و این غزل را نوشتم:

خلق چرخیدند، چرخیدند تا کامل شدند…

یکی دو روز پیش از آن اسماعیل امینی را دیده بودم و او گفته بود که مسابقه سراسری شعر حج در پیش است و نفرات اول را به حج تمتع می فرستند و اسم حج که آمد تنم لرزید و دلم کباب شد که یعنی می‌شود؟…و وقتی شعر را کامل کردم و برای علیرضا سلطانی فاکس کردم و تاکید دوقبضه که هر چه زودتر به دست ساعد باقری برساند، ته دلم آرزو می‌کردم که همین یک بار هم که شده شعر و شاعری به کارم بیاید… و آمد!

ساعد باقری، البته، خیلی بیش از حد و ظرفیتم به من لطف کرد و با بزرگواری خاص خودش شعر مرا نواخت. روزی هم که برای مراسم رسمی اعلام نتایج رفته بودیم، سهیل محمودی نیز همین لطف را به من داشت و با خود گفتم لابد از اینکه می‌بینند یکی از همان الف بچه‌هایی که تا دیروز برایشان نامه می‌فرستادند و در هر خط شعرشان ده غلط وزنی و قافیه‌ای توی چشم می‌زد، جرئت کرده و با پررویی خاص خودش شعری نوشته و این طرف و آن طرف فرستاده، سرِ ذوق آمده‌اند و گرنه!…

خلاصه همه چیز به سرعت برق و باد فراهم شد و منی که اصلا توی خواب نمی‌دیدم که تا روز مرگم مشرف به شرفاتی به عظمت زیارت خانه خدا بشوم و بر قدمگاه ابراهیم و پیامبر(ص) و علی(ع) بوسه بزنم؛ چند هفته بعد گذرنامه زیارتی‌ام را به دست گرفته بودم و در صف انتظار برای سفر حج در پایانه حجاج فرودگاه مهرآباد ایستاده بودم.

حج 1404 , حج تمتع ,

 شعری که پای شاعرش را به خانه خدا باز کرد، به شرح ذیل است:

خلق چرخیدند، چرخیدند تا کامل شدند
آب و گل بودند تا دیروز، جان و دل شدند
خلق چونان قطره هاى گیج چرخى مى‌زدند
تا که رحمت اذن داد و بر زمین نازل شدند
بر زمین نازل شدند و خاک جانى تازه یافت
آسمان‌ها غرق در عطر گلاب و هل شدند
عنصرى بى‌خاصیت بودند خیل شاعران
آسمان و خاک را دیدند تا بیدل شدند
عارفان در محضر او عاشقى آموختند
فیلسوفان در حریم حضرتش عاقل شدند
جام را پرکن صفاى خاطر آن خوشدلان
سعى کردند و زهر چه غیر از او زائل شدند
خلق تا از زمزم معنا لبى تر کرده‌اند
قطره‌اى خورده‌نخورده مست لایعقل شدند
خلق برگشتند نزد همسر و فرزندشان
جان و دل بودند تا دیروز، آب و گل شدند!

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تقدیر از ۷۵ اثر برگزیده جشنواره «قلم ۷» در مشهد


به گزارش خبرنگار مهر، اکبر نصراللهی رئیس شورای علمی جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (قلم ۷) گفت: روز سه‌شنبه دوم بهمن از خالقان ۷۵ اثر برگزیده در مراسم اختتامیه جشنواره «قلم ۷» در مشهد مقدس قدردانی می‌شود. امسال خالقان ۱۶۱۰۰ اثر، در چهار بخش و ۳۱ قالب رسانه‌ای، رقابت کردند و اعضای هیأت داوران در سه مرحله داوری از میان این آثار، ۷۵ اثر را حائز رتبه‌های اول تا سوم دانسته‌اند.

وی افزود: هدف اصلی برگزاری جشنواره‌های قلم، ایجاد و تقویت شبکه دانشجویی در حوزه نشریات دانشجویی، هدایت، حمایت و تقویت فعالیت‌ها و کشف و پرورش استعدادهای دانشجویان در عرصه‌های مختلف رسانه است.

رئیس شورای علمی جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (قلم ۷) با اشاره به هشدار مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم مبنی بر محاصره تبلیغاتی کشور و دعوت از جوانان برای شکستن این محاصره گفت: دانشگاه آزاد اسلامی برنامه گسترده‌ای را برای توانمندسازی دانشجویان علاقمند به فعالیت در عرصه رسانه‌ای در دستور کار دارد که در صورت تصویب در شورای سیاستگذاری جشنواره، در سال آینده اجرایی خواهد شد. دانشگاه آزاد اسلامی با داشتن بیش از یک میلیون دانشجو، ظرفیت بی نظیری در حوزه نشریات دانشجویی دارد که در صورت ساماندهی، آموزش و ارتباط آنان با عرصه‌های رسانه‌ای می‌توانند علاوه بر تأمین نیروهای مورد نیاز این عرصه‌ها، در تبیین موفقیت و مسائل دانشگاه آزاد اسلامی و تحقق مطالبات و راهبردهای مورد نظر مقام معظم رهبری مثل جهاد تبیین، روایت اول و برتر، بازدارندگی رسانه‌ای، مقابله با جریان تحریف و همچنین بالابردن توان جریان سازی رسانه‌ای، نقش آفرین باشند.

نصراللهی گفت: افزایش تعداد آثار ارسالی به دبیرخانه نسبت به سال پیش، علاقمندی نشریات به حوزه‌های جدید مثل استفاده از هوش مصنوعی در روزنامه نگاری، استفاده از چهره‌های شاخص عرصه مطبوعات، رادیو و تلویزیون و فضای مجازی در ترکیب داوران و همچنین داوری در سه مرحله از عمده ترین ویژگی‌های این دوره از جشنواره است.

هفتمین دوره از جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد توسط معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در چهار بخش آثار برتر، نشریات برتر، بخش فضای مجازی و بخش ویژه برگزار می‌شود. زمینه‌های آثار برتر تیتر، خبر، مصاحبه، گزارش، سرمقاله و یادداشت، طرح و طرح روی جلد، شعر، طنز و کاریکاتور، عکس، گرافیک و صفحه‌آرایی، مقاله‌های فرهنگی، دینی و قرآنی، مقاله‌های فرهنگی اقتصادی و صنفی، مقاله‌های سیاسی و اجتماعی، مقاله‌های ادبی و هنری، مقاله‌های علمی عمومی با موضوعات متنوع و مقاله‌های علمی تخصصی، زمینه‌های بخش نشریات برتر شامل نشریات اجتماعی و صنفی، نشریات سیاسی و اقتصادی، نشریات فرهنگی، دینی و قرآنی، نشریات ادبی، طنز و کاریکاتور، نشریات علمی تخصصی و علمی عمومی در زمینه‌های متنوع و نشریات چندرسانه‌ای آنلاین و آفلاین، زمینه‌های بخش فضای مجازی، نماهنگ، فیلم کوتاه، موشن گرافیک، فیلم خبری و فتوکلیپ، پست‌های فضای مجازی، صفحات و کانال‌های مجازی و پادکست‌ها است.

همچنین در بخش ویژه جشنواره آثار مربوط به تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، تبیین سند تحول و تعالی دانشگاه، تبیین مکتب شهید حاج‌قاسم سلیمانی، جهاد تبیین، بیانیه نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت اجتماعی ریاست دانشگاه آزاد و آراستگی و شئون فرهنگی و رفتاری بررسی و ارزیابی شدند.



منیع: خبرگزاری مهر

کتاب صوتی «سووشون» منتشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب صوتی «سووشون» اثر سیمن دانشور به‌تازگی با همکاری انتشارات خوارزمی توسط موسسه صوتی آوانامه منتشر و روانه بازار نشر شده است. سووشون نخستین بار سال ۱۳۴۸ توسط انتشارات خوارزمی منتشر شد و یکی از پرفروشترین رمان‌های ادبیات معاصر ایران است که بارها تجدید چاپ شده است. این اثر نخستین رمان فارسی از یک نویسنده زن ایرانی است.

«سووشون» داستان زندگی مردم ایران در زمان جنگ جهانی دوم و بعد از آن را روایت می‌کند. داستان «سووشون» در کنار موضوعات سیاسی و اجتماعی، عواطف انسانی و روابط درون‌خانوادگی را نیز به تصویر می‌کشد. زری نه تنها همسر یوسف، بلکه نماد زن ایرانی در دوران تغییرات اجتماعی و سیاسی است که با مشکلات فراوانی روبه‌رو می‌شود و در نهایت از دل این دشواری‌ها به شخصیتی مستقل و مقاوم تبدیل می‌شود. داستانی که با زبان ساده و در عین حال عمیق خود، تضادهای اجتماعی، سیاسی و فردی را به تصویر می‌کشد.

در نسخه کتاب صوتی این اثر از ۴۰ گوینده برای خواندن بخش‌های مختلف کتاب استفاده شده است. هر گوینده به شیوه‌ای شخصیت‌های مختلف داستان را اجرا می‌کند. روایت داستان به‌عهده‌ شیما درخشش بوده و از گویندگان این اثر می‌توان به سحر بیرانوند (زری)، فریاد موسویان(یوسف)، فریبا متخصص(عمه خانم)، آرمان سلطان‌زاده (خان عمو) و ناهید مسلمی (پیرزن روستایی)، مهبد قناعت‌پیشه (سروان ارتش)، فرهاد اتقیایی (مک‌ماهون)، حسن همایی (دکتر عبدالله خان)، شهره روحی (خانم مسیحادم) و مریم پاک‌ذات (خدیجه) اشاره کرد.

این‌پروژه توسط نشر صوتی «آوانامه» با همکاری انتشارات خوارزمی و تهیه‌کنندگی دامون آذری انجام شده است.

سیمین دانشور (۱۳۰۰ –۱۳۹۰) یکی از نویسندگان و مترجمان ایرانی است که آثارش در ادبیات معاصر فارسی تأثیر شگرفی به‌جا گذاشت. او نخستین زن ایرانی بود که به فارسی رمان نوشت و در عرصه نویسندگی با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه ایران پرداخت.



منیع: خبرگزاری مهر

برگزیدگان نهمین کنگره شعر و داستان ایثار معرفی شدند


به گزارش خبرگزاری مهر، آئین اختتامیه نهمین کنگره شعر و داستان ایثار با حضور محمد کرم اللهی مدیرکل هنری بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور، محمد مرادی دبیر علمی کنگره، مدیران فرهنگی، مسئولان استان فارس، نخبگان و اهالی رسانه در شهر شیراز برگزار شد.

در این‌مراسم از خانواده‌های شهید قنبر زارع،‌ شاعر شهید اهل فارس و شهید عبدالله اسکندری شهید مدافع حرم تجلیل شد. همچنین از خانواده استاد فقید غلامعلی مهدی خانی متخلص به مجرد به عنوان چهره خدمتگزار در شعر انقلاب اسلامی و استاد سید حسن حسینی ارسنجانی به عنوان چهره اثرگذار در نثر انقلاب تجلیل شد.

رونمایی از ۴ کتاب و یک کتاب صوتی از آثار منتخب کنگره نیز از دیگر بخش‌های آئین اختتامیه بود. این کتاب ها عبارتند از: «قلب جوبی‌ام هنوز زنده است» به همت حمید اکبرپور برگزیده داستان‌های کوتاه کنگره به همراه کتاب صوتی آن، «استعاره سرمستی» توسط عبدالرضا کوهمال جهرمی، «آسمان را نمی‌شود خط زد » و «که خط به خط ادبیات جنگ را بلدم».

محمد کرم اللهی مدیرکل هنری بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور در ابتدای این مراسم گفت: از نخبگان، هترمندان، اهل منبر و اصحاب رسانه بخاطر حمایت از جریان ادبی و هنری فرهنگ ایثار، تشکر می کنیم. آنچه امروز صورت می‌گیرد، تازه آغاز کار ماست چراکه اگر در این مسیر، داستان‌ها و شعرهای تولید شده باید ارزش افزوده بگیرند و اگر داستان‌های ما نتواند سینما و تئاتر ما را در عرصه فرهنگ و هنر ایثار تکانی بدهد، کار متوقف شده است. اینجا سرزمینی است که امامزادگانش شهیدند و در تاریکی‌ها و ظلمات انحراف، این شاهچراغ است که شیراز را نجات می‌دهد.

وی افزود: فارس یکی از زنده‌ترین استان‌های ماست چراکه سند زندگی و پویایی این سرزمین ۱۵ هزار شهید زنده و پاینده‌اند.

محمد مرادی دبیر علمی کنگره نیز متن بیانیه هیأت داوران را قرائت کرد.

در این بیانیه با اشاره به استقبال شاعران و داستان نویسان سراسر کشور از کنگره ملی شعر و داستان ایثار آمده است: ارسال بیشتر از ۶ هزار و ۱۵۰ اثر از حدود ۱۱۰۰ شاعر و نویسنده از ۳۱ استان نشانه جریان آفرینی این رویداد ادبی است. داوران نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار با اشاره به رقابت تنگاتنگ شرکت کنندگان در بخش شعر سنتی. این حضور و رقابت را نوید دهنده ظهور استعدادهای جدید در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی ارزیابی کردند.

همچنین در این بیانیه معرفی بیش از ۲۰۰ استعداد داستان نویسی از مسیر این کنگره، دریچه‌ای تازه به سوی ادبیات داستانی ایثار توصیف شده و آمده است: آثار خانواده‌های ایثارگری به خصوص در شعر سنتی موید اثربخشی کنگره در دوره‌های پیشین است و در دیگر قالب‌های شعری و نیز داستان، برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای خانواده‌های ایثارگری راه گشا خواهد بود.

در پایان این بیانیه آمده است: امید است جرقه‌های تازه در فرهنگ ایثار در حوزه‌های ایثار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و تربیت آموزش ایثار به فرزندان بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.

برگزیدگان این کنگره در بخش پایانی این مراسم معرفی شدند:

بخش شعر

معصومه کولیوند از همدان و شهاب مهری از تهران برگزیده شدند

زهرا تعجب از بوشهر، امین جابری از همدان، عاطفه جوشقانیان از قم و اسماعیل احمدی امجزی از کرمان، تقدیر شد.

بخش داستان

زینب صادقی از فارس، احمد یوسفی از لرستان و رضا کیانی از تهران تقدیر شد.

بخش ادبیات داستانی

داستان کوتاه:

عاطفه رنگ‌آمیز طوسی و امیرحسین روح نیا از خراسان رضوی و سید مهدی موسویان از قم.

بخش داستانک:

محمد قریشی از فارس، فاطمه محمدزاده از آذربایجان شرقی و فائزه جعفری از تهران.

بخش طرح رمان:

نرگس جودکی از البرز، حدیث دریانی از زنجان و سحربابازاده از اردبیل.

بخش شعر

بخش شعر سنتی:

داود رحیمی از اصفهان، مرتضی حامد پور لنگرودی از گیلان و حسن اسحاقی از البرز.

بخش شعر نیمایی و سپید:

علیرضا رجب علیزاده از اصفهان، مجتبی صفدری از گیلان و مهدی نظارتی زاده از اصفهان.

بخش شعر کودک و نوجوان:

زهرا عراقی از خراسان رضوی ، فاطمه غلامی از یزد و طیبه سامانی از تهران.

بخش ترانه و تصنیف:

علیرضا میرزایی از تهران، سجاد صافی از آذربایجان غربی و احمدرضا خان احمد از اصفهان.



منیع: خبرگزاری مهر

کتاب «لب خط» نقد و بررسی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه بعدی سلسله نشست‌های «روایت پیشرفت» با موضوع کتاب «لبِ خط» نوشته سمیه جمالی سه‌شنبه این هفته دوم بهمن در مرکز مطالعات راهبردی ژرفا برگزار می‌شود.

برگزاری فصل دوم نشست‌های «روایت پیشرفت» با موضوع کتاب «لبِ خط» در قالبِ بیست‌وهشتمین جلسه از سلسله نشست‌های «عصرانه کتاب» با همکاری خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) است.

کتاب مورد اشاره، زندگی حسین بهشتی از کودکی تا پایان جنگ است و حاصل پنجاه‌وپنج ساعت مصاحبه چهره‌به‌چهره تیم تحقیق و همچنین نویسنده با راوی است. در این اثر مخاطب با روایتی از پیشرفت مخابرات جنگ لشکر ۲۷ آشنا می‌شود. نویسنده در این کتاب از دوران کودکی حسین بهشتی و تا زمان پذیرش قطعنامه و حضورش در واحد مخابرات لشکر ۲۷ روایاتی را بیان می‌کند و تلاش کرده به دور از تخیل و تصویرپردازی به کشف جزئیات زندگی و خاطرات راوی بپردازد.

نشست نقد و بررسی این‌اثر با حضور و سخنرانی سمیه جمالی نویسنده کتاب و کورش علیانی منتقد، نویسنده و فعال فرهنگی همراه است.

این‌برنامه سه‌شنبه دوم بهمن از ساعت ۱۵ تا ۱۶ در مرکز مطالعات راهبردی ژرفا برگزار می‌شود.



منیع: خبرگزاری مهر

حضور رهبر انقلاب در شبیخون شبانه به دشمن؛ نامه امام به مسئولان که آیت‌الله هاشمی منتشر کرد


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کتاب «اسرار مکتوم؛ ناگفته‌های دفاع هشت‌ساله از زبان مسئولان کشوری و لشکری دوران جنگ» با پژوهش و نگارش محمدحسن محققی بهار ۱۳۹۳ توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر شد و یکی از آثار مستند مغفول‌مانده مربوط به دفاع مقدس است که مصاحبه‌ها و مطالب مهمی درباره جنگ تحمیلی در آن وجود دارد. این کتاب آذرماه ۱۴۰۲ به چاپ سوم رسید.

نویسنده کتاب که خود از نظامیان و فرماندهان سپاه بوده، در این کتاب در پی رسیدن به پاسخ‌های صریح به چند سوال مشخص بوده و می‌توان گفت «اسرار مکتوم» چندمحور مشخص دارد که این محورها انگیزه اصلی تهیه و تولید مصاحبه‌های آن هستند. ازجمله این محورها می‌توان به چرایی ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، چرایی موضع‌گیری نهضت آزادی و مخالفتش با ادامه جنگ، تفاوت نگاه‌ها در فرماندهی جنگ، چرایی پذیرش قطعنامه ۵۹۸، پایان جنگ و … اشاره کرد. این میان، ناگفته‌های مهم و جالبی هم از دفاع مقدس گفته می‌شوند و از پشت پرده ناگفته‌ها و مطالب نسبتاً محرمانه بیرون می‌آیند.

محمدحسن حقی کتاب را با امام خمینی (ره) شروع کرده که فصل‌های مربوط به ایشان و رهبر انقلاب را به‌دلیل عدم انجام مصاحبه، با گردآوری از سخنرانی‌ها، مصاحبه‌های پیش‌تر انجام‌شده و اعلام مواضع آن‌ها تدوین کرده است.

در سلسله‌مطالبی که منتشر می‌کنیم، بنا داریم مطالب این کتاب و در واقع همان‌ناگفته‌های جنگ را مرور کنیم.

حضور رهبر انقلاب در شبیخون شبانه به دشمن؛ نامه امام به مسئولان که آیت‌الله هاشمی منتشر کرد

در ادامه قسمت اول این مجموعه «مرور اسرار مکتوم جنگ» را که مربوط به امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای است، می‌خوانیم؛

* نامه محرمانه امام به مسئولان نظام که آیت‌الله هاشمی منتشر کرد

امام خمینی (ره) در ۲۵ تیر ۱۳۶۷ نامه‌ای به مسئولان عالی‌رتبه نظام نوشت که اجازه انتشار عمومی آن را نداد. این نامه سال‌ها بعد توسط آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی منتشر شد. امام (ره) در این نامه می‌گوید فرمانده وقت سپاه یکی از معدود فرمانده‌هایی است که در صورت تأمین مایحتاج جنگ، به ادامه جنگ اعتقاد دارد. محسن رضایی در این اعلام موضع به امام (ره) نوشته بود تا ۵ سال دیگر هیچ پیروزی‌ای نداریم. امام (ره) با اشاره به نامه رضایی، در پیامش خطاب به مسئولان عالی‌رتبه کشور می‌گوید همین‌فرمانده (محسن رضایی) گفته برای ادامه جنگ، توسعه نیروی سپاه باید به ۷ برابر و ارتش به دو و نیم برابر افزایش پیدا کند. همچنین اشاره می‌کند آقای نخست‌وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه، وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده‌اند.

امام (ره) در این نامه می‌گوید فرمانده وقت سپاه یکی از معدود فرمانده‌هایی است که در صورت تأمین مایحتاج جنگ، به ادامه جنگ اعتقاد دارد. محسن رضایی در این اعلام موضع به امام (ره) نوشته بود تا ۵ سال دیگر هیچ پیروزی‌ای نداریم این نامه امام (ره) به‌طور تلویحی به پایین‌آمدن روحیه و نبودن انگیزه بین مسئولان و مردم اشاره دارد و در فرازی از آن اشاره شده «مسئولان سیاسی می‌گویند از آن‌جا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آن‌ها کم شده است.»

امام (ره) در چندفراز از این نامه می‌نویسد:

«خداوندا در جهان شرک و کفر و نفاق، در جهان پول و قدرت و حیله و دو رویی ما غریبیم. تو خود یاری‌مان کن!»

«خداوندا از تو می‌خواهم هرچه زودتر شهادت را نصیبم فرمایی.»

بخش پایانی نامه هم که امام (ره) در آن، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به مسئولان اعلام می‌کند، دربردارنده یک‌هشدار درباره چهره‌های تندرو است: «مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی، شما را از آن‌چه صلاح اسلام است دور کنند.»

امام خمینی (ره) در ماه‌های پایانی عمر خود نامه دیگری هم دارد که در آن درباره جنگ اعلام موضع کرده است. ایشان در این نامه که ۵ اسفند ۱۳۶۷ منتشر و به «منشور روحانیت» معروف شد، درباره آرمان جنگ و دفاع مقدس صحبت و با توجه به زمزمه‌هایی که از گوشه و اطراف فضای سیاسی‌اجتماعی کشور شنیده می‌شد، یک‌سوال را مطرح می‌کند: «راستی مگر فراموش کرده‌ایم که برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه، فرع آن بوده است.»

نکته اصلی که دربردارنده نگاه امام (ره) به انقلاب، جنگ و همه مقوله‌هاست هم در این جمله ایشان در همین‌نامه نهفته است: «تاخیر در رسیدن به همه اهداف، دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه.»

* حضور رهبر انقلاب در شبیخون شبانه به دشمن

یکی از موضوعات کمتر اشاره شده در جنگ، این است که آیت‌الله خامنه‌ای و شهید مصطفی چمران ازجمله اولین‌نفرات و مسئولان «ستاد جنگ‌های نامنظم» بودند. رهبر انقلاب در بیانات خود در جمع روحانیت استان تهران که ۱۰ آذر ۱۳۶۷ ایراد شده با اشاره به خاطرات خود از روزهای اول جنگ، درباره حضورشان در جبهه جنگ می‌گویند: «به امام گفتم من خواهش می‌کنم اجازه بدهید من بروم یا اهواز یا دزفول. بلافاصله گفتند بله شما بروید. مرحوم چمران نشسته بود آن‌جا. گفت آقا پس به من هم اجازه بدهید بروم. ایشان گفت شما هم بروید. عصر با مرحوم چمران راه افتادیم.»

پس از رسیدن آیت‌الله خامنه‌ای و شهید چمران به اهواز، گروه جنگ‌های نامنظم که در آن ایام با نبردهای پارتیزانی، تا حد ممکن جلوی پیشروی نیروهای دشمن را می‌گرفت، ترتیب یک‌شبیخون شبانه به دشمن را تدارک می‌بیند. با آماده‌شدن طرح حمله، آیت‌الله خامنه‌ای به شهید چمران می‌گویند می‌خواهند در حمله شرکت کنند و با این پاسخ شهید چمران روبرو می‌شود: «چه عیب دارد؟»

رهبر انقلاب در این حمله از اسلحه کلاشنیکف استفاده کرده و طبق خاطراتشان که در سخنرانی برای روحانیت استان تهران انجام شده، همان شب اول رسیدن به اهواز از ساعت ۱۲ یا یکِ بامداد وارد منطقه جنگی می‌شوند.

در شب سوم یا چهارم حضور رهبر انقلاب در اهواز و مناطق اطراف، سرهنگی از لشکر ۹۲ اهواز، نامه‌ای به ایشان داد که در آن درخواست کرده بود شب‌ها برای عملیات با گروه جنگ‌های نامنظم همراه شود. رهبر انقلاب در بیان این خاطره، ضمن اعلام این‌که از این رفتار منقلب شده، می‌گویند: «ارتشی‌ها خیلی نشان نمی‌دادند که در میدان جنگ فداکاری می‌کنند؛ البته در طول این مدت تا قبل از این‌که سپاه انسجامی پیدا کند و وارد میدان شود، انصافاً کارهای بزرگی انجام دادند.» (صفحه ۶۶)

آیت‌الله خامنه‌ای جمله مهمی هم درباره وضعیت نامناسب دفاع مردم ایران در روزهای اول جنگ دارند که ۱۳ مرداد ۱۳۶۷ در بیانات‌شان در جمع رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بیان شده است. ایشان می‌گویند: «در این بیابان‌ها نیروهای انسانی دفاع‌کننده ما به قدری کم بودند که انسان احساس غربت می‌کرد.»

حضور رهبر انقلاب در شبیخون شبانه به دشمن؛ نامه امام به مسئولان که آیت‌الله هاشمی منتشر کرد

آیت‌الله خامنه‌ای در جمع رزمندگان ارتشی؛ روزهای اول جنگ

* وقتی بنی‌صدر نبود راحت با فرماندهان ارتش کنار می‌آمدیم

رهبر انقلاب ۲۶ شهریور ۱۳۶۲ درباره سومین سال جنگ، مصاحبه و گفتگویی با صداوسیما داشتند که در آن گفتند در ۹ ماهه اول جنگ، هماهنگی درستی بین نیروهای سپاه و ارتش وجود نداشت و کمتر جلسه‌ای از جلسات شورای عالی دفاع بود که واردش شوند و با اعصاب برانگیخته و فشرده و ناراحتی از آن خارج نشوند.

ایشان در همین‌مصاحبه می‌گویند «هماهنگی بین ارتش و سپاه که اصلاً وجود نداشت و برادران نظامی‌ای که آن‌وقت در رأس کارها بودند، در یگان‌ها، حاضر نبودند با برادرهای سپاه همکاری کنند.» در صحبت‌های رهبری در این مصاحبه به این نکته هم اشاره شده که همان‌زمان، گروه‌های دیگری بودند که به‌خاطر جهت‌گیری‌های سیاسی‌شان، به‌راحتی از ارتش مهمات می‌گرفتند اما مهماتی به سپاه داده نمی‌شد. ایشان به این نکته هم اشاره دارند که ناهماهنگی بین ارتش و سپاه، در سطح توده نیروها نبود بلکه در سطح فرماندهی وجود داشت.

نکته مهم دیگری که رهبر انقلاب در آن مصاحبه با صداوسیما مطرح کردند، درباره حضور بنی‌صدر و تاثیرش در عدم هماهنگی با ارتش بود. ایشان می‌گویند «هنگامی که سایه بنی‌صدر نبود و حضور او و وجودش محسوس نبود، راحت می‌توانستیم با فرماندهان کنار بیاییم. من با تیمسار فلاحی و تیمسار ظهیرنژاد صحبت می‌کردم و این‌ها قبول می‌کردند.»

* می‌خواستیم صدام را ساقط کنیم؟

یکی از پرسش‌های مهم و شبهه‌هایی که درباره جنگ ایران و عراق مطرح می‌شود این است که ایران در پی ساقط‌کردن صدام بود یا نه؟ رهبر انقلاب در بیاناتی که اشاره کردیم ۱۰ آذر ۶۷ در جمع روحانیت استان تهران داشتند، پاسخ این سوال را این‌گونه داده‌اند: «اگر بپرسند شما می‌خواستید رژیم صدام را ساقط کنید چه شد؟ پاسخ این است که ما از آغازی که جنگ بر ما تحمیل شد، به این نیت نبودیم و معنی نداشت کسی که جنگ را بر او تحمیل می‌کنند برای جنگی که خود او شروع نکرده، هدفی داشته باشد.»

اگر ما لب مرزهای خودمان در حالی که هیچ تضمینی از سوی دشمن آماده برای جنایت‌کاری نداریم، بایستیم، همه کسانی که در مسائل نظامی عالم خبره هستند، ما را تخطئه می‌کنند. ما که حاضر نیستیم روی بصره و شهرهای مسکونی، توپخانه‌مان را روشن کنیم. ما که حاضر نیستیم مقابله به مثل کنیم. پس تنها راه چاره این است که برویم آتش توپخانه دوربرد دشمن را یا خاموش کنیم یا آن‌قدر آن را عقب بزنیم که روی شهرها ما را نپوشاند ایشان در همان‌سخنرانی درباره این بحث، این نکته تکمیلی را هم داشته‌اند: «هدفی بود که در اثنای جنگ به ملاحظه قوت و قدرت برای ما پیش آمد. بعد هم دیدیم نمی‌توانیم و رهایش کردیم.»

* خبره‌های مسائل نظامی تخطئه‌مان می‌کنند اگر … / دل‌هایی که بی‌طرف نیستند

مساله که رهبر انقلاب در سخنرانی‌ها و اعلام موضع‌های خود به آن پاسخ داده‌اند، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر است. در این زمینه گفته می‌شود موضع امام خمینی (ره) ماندن سر مرزها بوده است. آیت‌الله خامنه‌ای در دومین‌خطبه نماز عید فطر سال ۱۳۶۱ که روز ۳۱ تیر ایراد شد، به این شبهه این‌گونه پاسخ داده‌اند: «اگر ما لب مرزهای خودمان در حالی که هیچ تضمینی از سوی دشمن آماده برای جنایت‌کاری نداریم، بایستیم، همه کسانی که در مسائل نظامی عالم خبره هستند، ما را تخطئه می‌کنند. ما که حاضر نیستیم روی بصره و شهرهای مسکونی، توپخانه‌مان را روشن کنیم. ما که حاضر نیستیم مقابله به مثل کنیم. پس تنها راه چاره این است که برویم آتش توپخانه دوربرد دشمن را یا خاموش کنیم یا آن‌قدر آن را عقب بزنیم که روی شهرها ما را نپوشاند.»

آیت‌الله خامنه‌ای در همین‌خطبه به اثر تبلیغات منفی عراق و رسانه‌های غربی، درباره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر اشاره می‌کنند و می‌گویند: «امروز که دشمن در ناحیه غرب هنوز بر روی بلندی‌های ما قرار گرفته است و از آن‌ها خارج نشده، به مجرد این‌که ما مقداری در خاک عراق برای عمل به مثل، برای جلوگیری از آتش دشمن، برای تادیه خسارت‌ها و غرامت‌های خودمان پیش رفته‌ایم، این‌ها اعتراض می‌کنند. دل‌هایی که بی‌طرف نیستند، کسانی که یک‌جانبه مسائل را می‌بینند، آن‌هایی که تحت تأثیر ابرقدرت‌ها قرار دارند، به ما اعتراض می‌کنند؛ اما این اعتراض وارد نیست.»

درباره فتح خرمشهر و ادامه جنگ، در مصاحبه رهبری با صداوسیما در شهریور ۶۲ هم مطالبی هست. ایشان در جمع‌بندی این بحث می‌گویند یکی از فواید ادامه جنگ تا این وقت این بود که عراق به‌طور قهری و به معنای حقیقی کلمه از شروع تجاوز به ایران پشیمان شد. ایشان می‌گویند: «روزی که ما خرمشهر را گرفته بودیم، آن روز نه امام و نه احدی از مردم فکر نمی‌کردند که این‌جا جایی است که بایستی ما توقف کنیم. البته امام در آن روز با ورود به خاک عراق موافق نبودند؛ لکن می‌گفتند لب مرزها بایستید و بجنگید که نظامی‌ها رفتند خدمت امام گفتند چنین‌چیزی نمی‌شود. ما اگر بخواهیم لب مرزها بمانیم، تمام نیروی نظامی ما از داخل پوک خواهد شد و فاسد خواهد شد که بعد امام اجازه دادند که در مرزها هم جنگ انجام بگیرد و بعد هم که به اعماق خاک عراق رفتند، اجازه گرفتند از امام. و امام اجازه دادند.»

رهبر انقلاب در آن مصاحبه این نکته را هم بیان کردند که شاید آن روز (پس از فتح خرمشهر) قبول صلح ضررهای داشت که امروز آن ضررها وجود ندارد.

* پیروزی ایران عقب می‌افتد اگر این کار نشود

آیت‌الله خامنه‌ای در آبان ۱۳۶۴ طی نامه‌ای به امام خمینی (ره) پیشنهاد تعیین جانشین فرماندهی کل قوا را ارائه کردند که پس از موافقت ایشان، ستاد کل نیروهای مسلح نیز تشکیل شد. رهبر انقلاب ۱۰ مرداد ۱۳۶۷ در جمع فرماندهان لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) در پادگان گلف اهواز سخنرانی داشتند که در آن درباره این نامه به امام (ره) این جملات را داشتند: «آن‌جا من نوشتم خدمت امام که اگر این کارها انجام نگیرد، پیروزی که حق مسلم ملت ایران است، به تأخیر خواهد افتاد.»

ادامه دارد…



منیع: خبرگزاری مهر

مدح امام علی (ع) ورد زبان هندو مسلکان شبه‌قاره است


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست ادبی و شب شعر  «مولود کعبه» شامگاه یکشنبه، 23 دی‌ماه، در آستانه میلاد با سعادت حضرت مولی الموحدین امام علی (ع)، با حضور جمعی از اهالی اندیشه و فرهنگ کشورهای ایران، هند، پاکستان، افغانستان و نیجریه با اجرای سید مسعود علوی تبار و با میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

معصومه محیا محمود، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات تطبیقی فارسی و اردو از لاهور پاکستان،  در بخشی از سخنان خود با عنوان «عشق حیدر در هندوستان» گفت: شاعرشهیری چون امیرخسرو دهلوی منقبتی مفصل در وصف امام علی(ع) سروده است و در آن ویژگی‌های امام علی(ع) را یک به یک برمی‌شمرده است. همچنین از عرفی، بیدل و میرزا غالب گرفته تا شاعرانی که به زبان‌های اردو، پنجابی و … شعر سروده‌اند، همگی از صدق باطن زبان به مدح مولا علی(ع) گشوده‌اند.

به گفته او؛ اقبال لاهوری مفکر و شاعر شهیر معاصر، که در اشعارش خود را برهمن‌زاده می‌خواند هم به زبان فارسی و هم به زبان اردو در مدح امیرالمؤمنین(ع) اشعار نغزی سروده است. شاعران امروز شبه قاره نیز همین سنت  منقبت‌سرایی و مدیحه‌سرایی در شأن مولا علی(ع) را با افتخار ادامه داده‌اند.

معصومه محیا محمود در ادامه به مدح مولا در قوالی شبه‌قاره پرداخت و گفت: ابراز ارادت به خاندان عصمت و طهارت به ویژه به مولا علی(ع) در آثار هنرمندان و شاعران هندوستان، مورد توجه خاص قوّالان مشهوری چون نصرت فتحعلی خان، عابده پروین و…‌ قرار گرفته است که در مجالس قوال و سماع اشعاری والهانه تقدیم به ساحت امیرمومنان (ع) کرده‌اند و به‌واسطه ابیات مشهوری از آن اشعار ماندگار و موسیقی سرمست و قلندرانه قوالی‌خوانی امروزه  اشعار مدح علی (ع) ورد زبان هر مسلمان و حتی هندو مسلکان شبه قاره است. کوچک و بزرگ در پاکستان و هندوستان این ابیات فارسی را با لهجه شبه‌قاره‌ای ازبر می خوانند:

سر گروه تمام رندانم 
رهبر عاشقان مستانم

حیدری‌ام، قلندر و مستم 
بنده مرتضی علی هستم

این پژوهشگر ادبیات، غزلی از اخلاق آهن استاد زبان فارسی دانشگاه دهلی نو با مطلع « به عرش گوش نهادم، شبی بحمدالله/ ز قدسیان بشنیدم علی ولی الله» را قرائت کرد و در ادامه افزود: در کتاب «برج شرف» که به کوشش تقی عابدی تدوین شده و شامل مجموعه‌ای از سروده‌های شاعران شبه‌قاره در مدح امیر مؤمنان و امام حسین(علیه السلام) است، گوشه‌ای از ژرفای ارادت و اعتقاد مردمان آن دیار را می‌توان عمیقاً حس کرد.

وی در پایان تصریح کرد: همانگونه که ثناگویان و سرسپاران مولای متقیان در سراسر دنیا از هر کیش و مسلکی برای بیان ارادت به ساحت اقدسش از عمق جان گلواژه‌های شعر سروده‌اند، شاعران هندو مذهب نیز امیر مومنان(علیه السلام) را امیر خرابات عشق و توحید می‌خوانند و زندگی برهمنان را سرشار از عطر کلام حضرتش می‌دانند. به عنوان نمونه، بلرام شکلا، شاعری فارسی‌سرا و هندو مذهب در مدح مولا می‌سراید:

 به من رساند نسیم سحر سلام علی 
برهمنم که شدم چون عجم غلام علی…

صادق علی موسی، شاعر و پژوهشگر فلسفه از کشور نیجریه دیگر سخنران این نشست بود که در بخشی از سخنان خود گفت: حضرت علی (ع) در نزد مسلمانان آفریقا همانند سرچشمه آبی زلال و زاینده است که جویبارهای شجاعت، علم و دانش، سخنوری، حکمت، دین و ایمان، صلابت و جوانمردی از آن سرچشمه می‌گیرند. ایشان در ابعاد مختلف شخصیتی و وجودی نزد مسلمانان آفریقا، به عنوان بهترین الگو شناخته می‌شود و از ایشان بیشتر با عناوین القابی مثل قهرمان، فاتح خیبر و غیره یاد می‌کنند. آنان معتقدند شجاعت و دلاوری تنها با نام مبارک علی علیه السلام معنا و مفهوم حقیقی خود را پیدا کرده است.

صادق علی موسی ادامه داد: نام شریف امام علی (ع) در نزد مسلمانان آفریقا به صورت‌ها و الفاظ گوناگونی تلفظ می‌شود، همچون علی، علیو، عالی، علیم و… که علت این تلفظ‌های متفاوت بستگی به قبیله و لهجه‌های رایج در بین این قبایل دارد. ولی همه این تلفظ‌ها و اسامی تنها به یک معنی و مقصد اشارت دارند و آن تنها نام شریف حضرت علی (ع) است

در این برنامه که با بداهه نویسی خوشنویسانی چون محسن شعبانی و مسعود ربانی همراه بود شاعرانی چون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، امیر عاملی، سید مسعود علوی تبار ، رسول شریفی،  سید محمد رضا سلسکوت، سید تصور مهدی، محمد علی یوسفی، سید مهدی بنی هاشمی،  سید حکیم بینش، نغمه مستشار نظامی، معصومه محیا محمود، میترا ملک محمدی، نگین نقیبی، سارا عبداللهی فر، آسیه مراد پور، زینب رحمانی، و فاطمه ناظری حضور داشتند. جمعی از شاعران در این مراسم تازه‌سروده‌های خود را به ساحت امام علی(ع) تقدیم کردند که به این شرح است:

او جلوه تابناک رب ازلی است

آیینه ذات هستی لم یزلی است

از نور ولای ولی الله دانم

دل محو ولایت خداوند علی است

سید مسعود علوی تبار

علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا

چه حسن مطلعی این شعردارد باعلی مولا

امیرالمومنین حیدر، امام المتقین حیدر

به اشک شوق گویدحضرتِ طاها علی مولا

عزیز مهربان حیدر، فقط آرام جان حیدر

به هر تسبیح گوید حضرت زهرا علی مولا

سری مستِ علی دارم دلی دست علی دارم

زنم فریاد هر دم ذکر یا هو را علی مولا

چه شوری بهتر از یادش، که عالم هست آبادش

چه ذکری هست در دنیا چنین زیبا علی مولا

چه می‌بندی لب از ذکر علی، وقتی که بینی

زمین وآسمان را در ترنم با علی مولا

تمام ذره‌های خاک می گویند؛ یا حیدر

به لب گوید چنین، هرقطره دریا علی مولا

نگوید از چه جُرداق مسیحی از علی وقتی

که می بیند جهان را می‌کند احیا علی مولا

علیٌ حبه جُنه، قسیم النار و الجَنه

پناه ماست در دنیا و در عقبا علی مولا

ابد حیدر، ازل حیدر، فقط حی العلل حیدر

نجات ماست تنها ذکر نامش، یا علی مولا

علی قرآن، علی میزان، علی ایمان،علی احسان

عدالت، بندگی، آزادگی، تقوا، علی مولا

نه آنی ماند و نه اینی، نه هر نام دروغینی

نجو آداب و آیینی بگو تنها علی مولا

اَبانا، عشقنا، محبوبنا، معشوقنا حیدر

برات ما، حیات ما، نجات ما علی مولا

پدر دارد هوای تک تک فرزندهایش را

و می گوییم زیر پرچمِ بابا؛ علی مولا

غزل حسن ختامی مثل حسن مطلعش دارد

علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا

احمد رفیعی وردنجانی

بدون حب حیدر دین خراب است

همه آیات قرآن چون سراب است

اگر عطر علی در دین نباشد

همه ایمان ما نقش برآب است

سید محمد رضا سلسکوت ( لداخ، هندوستان)

قطره هستم من و دریا پدرم

من گلم، بستر صحرا پدرم

باد و باران به سرش حمله برند

قلۀ محکم بابا پدرم

کمرش خم شده از بار گران

مثل کوهی که شده تا پدرم

باکی از یورش غمهایش نیست

یک جهان آدم و تنها پدرم

به زمین می‌خورم و دلچسب است

که بلندم کند از جا پدرم

گفت مادر که نبودی تو و حیف

بوده رعنا قد و برنا پدرم

سرزده کاش بیاید یکبار

به شب خسته رویا پدرم

کاش می‌شد ببرم سمت حرم

مادرم را دل خوش، با پدرم

یاد دارم که دلش عاشق بود

عاشق حضرت مولا، پدرم

بر همه خلق مبارک بادا

روز میلاد علی، با پدرم

سیده کبری حسینی بلخی

….

بی نوایم، نِگَهَم خیره به دستان علی است

بی پناهم، سرِمن بی سر و سامان علی است

شده بیمار دلم از غمِ دوریِ نجف

دل من منتظر نسخه ی درمان علی است

شب قدر است ملائک همه تسبیح کنان

شکرگویم که لبم مست و غزل‌خوانِ علی است

بی گمان لطف خدا بوده که شاعر شده‌ام

طبعِ شعرم ز ازل ریزه خور خوان علی است

روز محشر که خلایق همه گریان هستند

چشم من منتظر پرتو احسان علی است

نگین نقیبی

مثل مفاتیح الجنان سرشار آه است

حال دلی که با کمیلش رو به راه است

شهر یتیم کوفه دیده، نیمه شب‌ها

رد قدم های علی لبریز ماه است

مردی که آغوش عبای وصله دارش

سقفی برای کودکان بی پناه است

هم بازی طفلان شده آن کس که خیبر

بر روی کوه شانه‌اش مانند کاه است

هر جا علی سجاده‌اش را پهن کرده

آنجا برای سائل او قبله‌گاه است

از چشم‌های دردمند او چکیده

دریای طوفانی که در اعماق چاه است

فرزانه قربانی

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه «درس‌های یونانی» منتشر شد


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «درس‌های یونانی» نوشته هان کانگ به تازگی با ترجمه فریبا عرب زاده توسط نشر لگا منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده قصه زنی است که رابطه ای عمیق و شاعرانه با زبان و هستی برقرار می کند.

وقتی نام هان کانگ نویسنده کره‌ای را می‌شنویم، نخستین چیزی که به ذهنمان خطور می‌کند، زبان منحصربه‌فرد و روایت‌های عمیق و انسانی اوست که مرزهای ملیت، زمان و فرهنگ را درمی‌نوردد. هان کانگ با اثر گیاهخوار توانست جایزه بین‌المللی بوکر را از آن خود کند.

در قصه «درس های یونانی» کلاس درسی در سئول هست که در آن یک زن به استاد زبان یونانی خود نگاه و سعی می‌کند حرف بزند ولی صدایش را از دست داده. استاد هم که به‌تدریج بینایی‌اش کم و کمتر می‌شود، هر روز بیشتر متوجه این زن ساکت می‌شود و به‌زودی هر دو متوجه می‌شوند که دردی عمیق‌تر از بی‌صدایی و نابینایی، آن‌ها را به هم نزدیک می‌کند.

رمان «درس‌های یونانی» نوشته هان کانگ (برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۴) داستان پیوند این دو نفر و نامه‌ای عاشقانه و لطیف از ارتباط و عواطف انسانی است. رمانی پیرامون لطفِ نجات‌دهنده زبان، عواطف و ارتباط انسانی ‌است. این رمان به‌آرامی دو زندگی را که در کلاسی در سئول با هم برخورد می‌کنند را ترسیم می‌کند؛ زندگی یک معلم یونانی باستان در اواخر دهه سوم زندگی‌اش و در حال ازدست‌دادنِ بینایی‌اش، و زندگی شاگردش که مادری است جوان که درگیر نبردی کشدار برای گرفتن حضانت پسرش است و اخیراً برای بار دوم توانایی صحبت‌کردنش را از دست داده.

شخصیت معلم که داستانش از طریق نامه‌های اول‌شخص و تک‌گویی‌ها روایت می‌شود، واژه‌هایش را با حسرت گذشته به کار می‌برد؛ گویی که می‌کوشد تکه‌ای کوچک از نور خورشید را در زندگی خود حفظ کند. او با زمزمه‌ای از ناامیدی، برای زنی که زمانی دوستش داشته و شاید هنوز هم دارد، می‌نویسد و با دقتِ خاصی به توصیف جنبه‌های بصری خاطراتی که در خیال می‌گذراند، می‌پردازد. چهره‌های اقوام، گل‌هایی که از میان پله‌های ترک‌خورده می‌شکوفند،‌ مسیرهایی که کسی طی می‌کند تا به خانه برسد. آن‌ها زمانی که او نوجوان بود با هم آشنا شدند؛ اندکی پس از اینکه با خانواده از کره به آلمان نقل مکان کردند؛ جایی که او به کوری تدریجی مبتلا شد، و در دو دهه آینده به‌تدریج بر او غالب شد. او سال‌ها بعد به میهن خود بازگشته.

رمان «درس‌های یونانی» سفری‌ست به درونِ خود و به معنایِ بودن، در جهانی که گاه به نظر بی‌رحم می‌آید. کتاب درباره زنی‌ست که به‌تدریج صدای خود را در میانه سکوت می‌جوید و در این مسیر، رابطه‌ای عمیق و شاعرانه با زبان، بدن و هستی برقرار می‌کند. نثر هان کانگ، ظریف و گاه شکننده است و در این کتاب مخاطب را به بازاندیشی در مفاهیم آشنایی چون زبان، هویت و پیوند انسان با هنر دعوت می‌کند.



منیع: خبرگزاری مهر